ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
رفته بودم دانشگاه که برم سر یکی از کلاسا که چشمم خوردش به یه پوستر که توش حمید فرخ نژاد خودنمایی می کردش. پوستر فیلم روزهای زندگی بودش که یکی از تشکل های دانشجویی مسئول پخشش شده بودش.
خدا رو شکر ساعت پخشش هم به زمان کلاسام می خورد و چه فرصتی بهتر از این که هم توی جمع دانشجویی و هم با قیمتی ارزونتر از سینما، بعد کلاسام فیلم رو ببینم ...
با این که روز پخش فیلم، چند دقیقه ای کلاسم دیرتر تموم شد اما فیلم هم دیرتر پخش شدش. آمفی تئاتر دانشگاه هم تقریبا پر شده بود.
خلاصه فیلم:
پنجاه کیلومتر دورتر از خط مقدم چند پرستار متخصص زن و مرد که مسئول تیم پزشکی دکتر امیر علی (حمید فرخ نژاد) و همسرش ناهید (هنگامه قاضیانی) در این بیمارستان مشغول اند ... قطعنامه پذیرفته می شه و پیام جام زهر قرائت میشه ... اما باز عراق حمله می کنه و این بار به بیمارستان میرسه، فشار دشمن شدید است و بیمارستان از هر سو زیر آتش و هجوم هواپیما و تانکها و نیروهای عراقی هست بسیاری از پرستاران مجروح و فرصت ترک و خروج از محاصره را میابند اما امیر علی در اثر انفجار نابینا می شود امیر علی و ناهید در موقعیتی قرار می گیرند که تا کنون تجربه نکرده اند این نابینایی امیر علی او را به بصیرتی قلبی و روحی می کشاند و به حقایق هستی بینا شده و ...
صحنه های فیلم:
1- یکی از تاثیرگذارترین صحنه های فیلم (و البته گریه آورترینش) مربوط میشه به صحنه معاینه سه جوون که تازه شهید شدن و هیچ علامتی از زخم و ترکش ندارن! امیرعلی متوجه میشه که پای یکی از اون ها تکون می خوره ... اما وقتی امیر علی می خواد جوون رو معاینه کنه، دست جوون ناگهان توی صورت امیر علی می خوره و اونو متوجه نگاه شهید می کنه ... جوون به تابلوی حضرت علی اصغر (ع) در دستان امام حسین (ع) بعد از تیر خوردن، نگاه می کنه.
2- صحنه ای که دانشجوها براش دست زدن:
ناهید برای کمک به مجروح ها از پناهگاه خارج میشه تا آب بیاره. اما در برگشت توسط سه عراقی شناسایی میشه و تیر می خوره (عکس بالا)
ناهید فریاد می زنه که "انا مسلم، انت مسلم" ... سرباز عراقی با شنیدن این حرف از تیر دوباره به ناهید خودداری می کنه و ارشدش رو می کشه، اما توسط عراقی دیگه کشته میشه. عراقی دیگه اسلحه ش رو از دور به سمت ناهید نشونه گیری می کنه که در آخرین لحظه با تیری که یکی از مجروحای پیر بیمارستان شلیک می کنه، کشته میشه.
3- بیمارستان فیلم، منو یاد بیمارستان سریال در چشم باد انداخت، البته تو این فیلم، ناهید مث ناهید دژگیر به سیم آخر نزدش! به جاش یه پزشک که از جنگ و جبهه می ترسید وجود داشت (که منو یاد نوشته های احمد دهقان انداخت!)
4- صحنه های برخورد رزمنده ها با پذیرش قطعنامه و جام زهر هم این بار منو یاد ارمیای رضا امیرخانی انداختش!
آخرش: در هر حال اگه از فیلمای مبتذل این روزا خسته شدید و می خواید یه فیلم ببینید که روتون تاثیر بزاره یا حس وطن پرستی تون تقویت شه، توصیه می کنم این فیلم رو حتما ببینید.
پ.ن.1: واقعا بردن 7 تا سیمرغ حق این فیلم بودش. مخصوصا سیمرغ های پرویز شیخ طادی و هنگامه قاضیانی و جلوه های ویژه....
پ.ن.2: برای دیدن قسمت هایی از فیلم کلیک کنید. (حجم:15.907MB)
پ.ن.3: فرا رسیدن ماه رجب، ولادت امام محمد باقر (ع) بر همگان مبارک باد.... همچنین سالروز فتح خرمشهر
پ.ن.4: آنجا که نام مهدی نیست قرار نه فرار باید کرد ... اللهم عجل لولیک الفرج
سلام
ولادت امام باقر علیه السلام و فرا رسیدن ماه رجب رو بهتون تبریک میگم و التماس دعای فراوان دارم
شما نیز با افتخار لینک شدید
یا علی النقی الهادی علیه السلام
سلام
ممنون از شما که سر زدید
موفق باشید
سلام برادر خوبم
لیله الرغائب شب آرزوها شبی که آسمانش پر از برق ستارگان است.
در آن شب هر دعایی ستاره ای خواهد شد و در پهنهی آسمان خواهد نشست.
بیا ستاره های هم را نظاره کنیم و بر هر کدام آمین بگوئیم
التماس دعا
سلام
متن خوبی بود
امیدوارم بتونم فیلم رو ببینم
بازی حمید فرخ نژاد خیلی تاثیرگذاره
-------
ممنونم از حضورت
شهادت رو تسلیت می گم
آنجا که نام مهدی نیست قرار نه فرار باید کرد ... اللهم عجل لولیک الفرج
سلام
وب خیلی خوبی دارید
منتظر حضورتون تو وبلاگم هستم
یاعلی...
من که نخوندم متنو. لو ندید فیلمو دیگه!