روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!
روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!

خواب نوشت!

دارم برای خودم نگران میشم ...

من توی اتوبوس های درون شهری می خوابم ...  جدیدا خواب هم می بینم! یادمم می مونه چی خواب دیدم!!!

نگران خواب موندن و رد شدن از ایستگاه نیستم...

نگران خواب ترسناکی هستم که با ترس از خواب می پرم یا خواب خنده داری که توش می خندم...


خدا به خیر بگذرونه!!!


پ.ن.1: دوستی داشتم که توی خواب خروپف می کنه و دهانش باز می مونه و صداش واقعا بلنده، توی اتوبوس ها نمی خوابه!

پ.ن.2: اللهم عجل لولیک الفرج