روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!
روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!

سرگردانی

توی جاهای مختلف خوندم که بنی اسرائیل پس از عبور از نیل، به خاطر نافرمانی از فتح شهر موعود که پر ازنیروهای مدافع بود، اونم بعد فرمان خدا که با دست خالی هم بروید، این شهر مال شماست، دچار عذابی شدند که بهش می گن: بیابان تیه ...

بیابان شبه جزیره سینا (به اعتقاد مورخین) که 40 سال توش بنی اسرائیل سرگردان بودند و هر چه هر روز می رفتند، دوباره روز بعد در اون نقطه اول روز قبل بودند. عذابی کسی ازش نتونست بیرون بره و توی این مدت به اعتقاد برخی همه قوم  (حتی موسی و هارون) به جز دو نفر فوت می کنن که اون دو نفر (یوشع و کالب) نسل جدید رو  بعد از چهل سال به سرزمین موعود می برن...


بعضی روزها که فکر می کنم، ما مردم امروزی هم دچار همین عذاب هستیم، حالا نه توی بیابون، توی انتخاب هامون ... مث این شعر مولانا:

این جهان تیه است و تو موسی و ما ** از گنه در تیه مانده مبتلا

سالها ره می‏رویم و در اخیر ** همچنان در منزل اول اسیر


پ.ن.1: سلام بر مهدی که انسانیت چشم به راه او دوخته و عدل فراگیر در انتظار قیام او نشسته (مفاتیح الجنان / زیارت حضرت حجت .عج.)