روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!
روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!

کودکان تشنه

یه مربی تعریف می کرد که برای آموزشی  جنگ باید می رفتن توی خارها می دویدن و خیز می رفتن و ... میگفت که آخرش مربی اومد و گفت شما کلا چند دقیقه توی آرامش، توی زمین خودی، توی روز از میون خارها دویدین و خیز رفتید، توی دستتون خار رفت، می دونستید که هنوز جنگی نیست پس برمی گردید ... حواستون باشه که شب عاشورا، توی تاریکی شب کودکای تشنه از خیمه های در حال سوختن فرار کردن، در حالی که یزیدی ها دنبالشون بودن و میون خارهای صحرا می دویدن، در حالی که نمی دونستن به کدوم سمت باید برن ...

خار بیابان که می بینم یاد حرف های این بنده خدا میفتم ...


پ.ن.1:ببینید:  وداع با شهدای ناجای خیابان پاسداران ...



ببینید: وداع با محمدحسین حدادیان....


یه روایت حقیقی از سختی

وقتی خسته می شم و احساس می کنم که به ته خط رسیدم و بعد از اون دیگه جایی نیست، همیشه یاد یه خط از تاریخ میفتم، البته سخت تر از اون برای دیگران وجود داشته اما این یکی بلافاصله بعدش راحتی و آسایش میاد:

وقتی حضرت مریم برای به دنیا آوردن حضرت عیسی (ع) از معبد در دمشق یا بیت المقدس، بیرون میره به بیابانی خشک می رسه و در پناه تنه درخت خرمای خشکیده ای می شینه... در این هنگام غم و اندوه از مسائل مختلف همانند درد، تنهایی، تشنگی، گرسنگی و ... وجودش رو فرا میگیره و میگه:


"... ای کاش پیش از این مرده بودم و از یادها فراموش شده بودم"

("...قَالَتْ یَا لَیْتَنِی مِتُّ قَبْلَ هَذَا وَکُنْتُ نَسْیًا مَنْسِیًّا" سوره مریم بخشی از آیه23)


بعد از این هستش که ندا می رسد که ناراحت نباش، آب در بیابان جاری میشه و درخت خشکیده بارور میشه، فرمان میده به آرامش با دنیا آمدن عیسی (ع). یکی یکی غم و اندوه بر طرف میشه.

توی هر سختی و خستگی و ترس، خدا همیشه هست، فقط باید صبر کرد...


پ.ن.1: امام سجاد(ع): مریم(س)، حضرت عیسی را در کربلا و در محل مقبره امام حسین(ع) به دنیا آورد، از ابی‌حمزه ثمالی روایت شده که امام سجاد(ع) در تفسیر آیه 22 سوره مریم «فَحَمَلَتْهُ فَانْتَبَذَتْ بِهِ مَکَانًا قَصِیًّا» بیان داشت: حضرت مریم(س) از دمشق خارج شد تا به کربلا رسید و آن حضرت را در مکانی که بعدها امام حسین(ع) در آنجا مدفون شده است، به دنیا آورد و در همان شب بازگشت. (تهذیب‏‌الأحکام: 6 / 73 و وسائل‏‌الشیعة: 14 / 517).


پ.ن.2: نمی دانستم حرف جبرئیل به حضرت مریم (س) که میگه قری عینا (سوره مریم / 26) یعنی چی؟ تا این که امسال هفتم صفر و شب شهادت امام حسن (ع)، در باب این که پیامبر (ص) به امام حسن (ع) میگه قره عینی، فهمیدم. عرب وقتی می خواد بگه نور دیده، میگه نور عین نمیگه قره عین ... قره یعنی قرار، قره عین یعنی قرار دیده، یعنی آرامش، یعنی آنچه مایه خشنودی و سرور هست...


پ.ن.3: این سوره با صدای عبدالباسط دوست دارم حیف که وقتی میشنویش که کسی فوت کرده ...


جوابی برای حرف سال ها پیش

بعد اشغال عراق توسط آمریکا، متن زیر رو برای بنده خدایی خوندم:


بسیجی عاشق و کربلا را تو مپندار که شهری است درمیان شهرها و نامی است در میان نام ها نه کربلا حرم حق است و هیچ کس را جز یاران امام حسین (ع) راهی به سوی حقیقت نیست کربلا ما را نیز در خیل کربلاییان بپذیر ما میاییم تا بر خاک تو بوسه زنیم و آنگاه روانه دیار عشق شویم.


بعد خوندن متن، طرف بهم گفتش که چی می گی، اینا قدیمیه، الان کربلاتون زیر پای نظامیای آمریکاست و فردا روزی هم به ایران حمله می کنه ...


امروز که عکس سردار قاسم سلیمانی رو توی عملیات آزادسازی تکریت دیدم، یاد اون بنده خدا افتادم. الان کجاست ببینه که:

آمریکا که به ایران حمله نکرد و از عراق هم رفت،

کربلا هم که زیر پای سربازان آمریکایی نیست

و شهردار کربلا در روز اربعین، دکتر قالیباف بود

و در نهایت پای نوچه های سرویس های اطلاعاتی غربی از تکریت، زادگاه صدام، هم داره بریده میشه. 





پ.ن.1: درود بر سردار ...

پ.ن.2: اللهم عجل لولیک الفرج

شاکرم ...

شاکرم حضرت دلدار صدا کرده مرا

شاکرم بهر خودش یار جدا کرده مرا

 

از کجا لطف خدا شامل حالم شده است

گوییا یار سفر کرده دعا کرده مرا

 

من کجا  محفل ذکر سحر دل شدگان

سبب از چیست که حق اهل بکاء کرده مرا

 

از خرابی گنه کیست نجاتم داده

آشنای حرم عشق خدا کرده مرا

 

روز پر معصیتم را چه کسی بخشیده

سائل نیمه شب خوان عطا کرده مرا

 

کیست ظلمت ز دلم برده و نورم داده

بین این سینه زنان جلوه نما کرده مرا

 

شکر حق هیئتیم سینه زنی پر شورم

کربلاییی شدم و یار صدا کرده مرا

 

خادم صحن و سرای پسر فاطمه ام

صاحب کرببلا کرببلا کرده مرا


اللهم عجل لولیک الفرج