روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!
روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!

کچل

دیروز رفتم سلمونی، گفتم می خوام موهامو با 8 بزنی که برم سربازی...آرایشگره هم نامردی نکرد و یکی از ماشین قدیمیاشو برداشت، اولین موهایی که از سرم ریخت پایین، اشکمو در اورد!!!


تموم که شد یادم افتاد از وقتی رفتم راهنمایی، اینقدر موهامو کوتاه نکرده بودم! همیشه خدا موهام بلند بودش. فکر کنم یکی از مزیتای خدمت رفتن اینه که قدر چیزهایی که دور و برت هستش رو می دونی، از یه سری چیزها هم باید بگذری. 


خانم ها برن خدا رو شکر کنن، سربازی نمی رن ... :)


امروز صبح رفتم نظام وظیفه، اکثرا موها رو کوتاه کرده بودن، یه سری هم بلند بود اما نه به بلندی موهام قبل بلند کردن.

به ما گفته بودن 6 بیاین، هنوز نماز قضا نشده بود و یه سری می خواستن نماز بخونن. یه سری هم ساعت 6 و ربع تازه داشتن میومدن، یکی گفت اینا همونایین که وسط درس استاد، میرن سر کلاس.


قرار شده امروز بریم ....


پ.ن.1:  مجبور شدم محاسنم رو هم کوتاه کوتاه کنم تا قیافه م یه جورایی جالب نباشه!


پ.ن.2: اللهم عجل لولیک الفرج

نظرات 4 + ارسال نظر
مریم شنبه 1 شهریور‌ماه سال 1393 ساعت 19:18 http://www.safasiti.blogsky.com

بابا مو که غصه خوردن نداره!!!دوباره در میاد فک کنم!

الـــی ... چهارشنبه 5 شهریور‌ماه سال 1393 ساعت 10:34 http://goodlady.blogsky.com

بریم خدا رو شکر کنیم که موهامون رو نمیزنند و کچل نمیشیم؟

همه ی درد سربازی به کچلیشه؟

آقا ما حاضریم بریم سربازی

فاطمه چهارشنبه 5 شهریور‌ماه سال 1393 ساعت 18:49 http://khodaakharinfaryad.blogfa.com

سلام
بسلامتی ایششششالله

ممنون

عموی بچه های مسجد امام حسین (ع) شنبه 15 شهریور‌ماه سال 1393 ساعت 00:46

سلام
خدا رحمتت کنه!هرچی زنگ میزنیم و اس میدیم گوشیت خاموشه و بیفایده!
هرجا هستی روحت شاد و یادت گرامی!

ممنون عمو جان.
تو پادگان که نمی تونم گوشی ببرم، ببرم و بگیرن ازم میفرستنم اونجا که عرب نی می ندازه!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد