روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!
روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!

یادها

نبودن کسی، رفتن کسی مانند قطع شدن دست است...

مشکل نداشتن دست نیست؛ مشکل روزهایی است که دست داشته ای...


بعد از ابر -بابک زمانی


پ.ن.1: بعد از مدت ها برگشتم!

نظرات 1 + ارسال نظر
ماریا شنبه 7 تیر‌ماه سال 1399 ساعت 19:47

خوش برگشتید :)

ممنونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد