ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
سوریه و لبنان رو سال پیش ثبت نام کردم و قرار بود تابستون پارسال برم، اما بارها به دلایلی تعویق افتاد ....
یه چند باری که عکس حرم های مختلف رو تو وبلاگ گذاشتم، به دلیل این بود که می خواستم برم سوریه، اما چند روز بعدش خبر می رسید که کنسل شده.... تا این که اوایل تیر ماه سفر من صد در صد شد....
بعد طی مراحل گرفتن معرفی نامه برای نظام وظیفه از دانشگاه (اونم با چه درد سری، اول باید ترم تابستونی ثبت نام می کردم بعد معرفی نامه می گرفتم، اونم با بروکراسی اداری)، رفتن به وزارت علوم، نظام وظیفه و اداره گذرنامه سفر من صد در صد شد.....
بعد انجام این کارها تو تهران، سه روز رفتم مشهد و دو روز قبل از حرکت با قطار اتوبوسی (که اون مسافرت خاطره شد برام) از مشهد به تهران برگشتم...
خداحافظی از نزدیکان و دوستان یه روزی طول کشید ...
بعد از ظهر جمعه هفته پیش به سمت فرودگاه امام خمینی (ره) رهسپار شدم ... یه سه ساعتی قبل پرواز به فرودگاه رسیدم....
بعد پیدا کردن همسفران تو طبقه دوم (یا همون طبقه اول!!!) و انجام کارهای قبل پرواز (رد کردن گیت ها و تحویل ساک) و گرفتن ارز و حرف زدن با دوستانی که بعضیاشون رو بعد مدت ها می دیدمشون و بعضیارم نمی شناختم و خوندن یه سه رکعتی نماز مغرب سوار چند دقیقه قبل پرواز هواپیما شدم...
هواپیما سر وقت به سمت دمشق (البته با شوخی های بچه ها) پرید!!!....
ادامه داره....