ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
عکس زیر رو دوستم با دوربینم، بعد از راهی شدن از داریا گرفت، کاکتوس ها گوشه عکس معلوم هستند...
بعد خوردن بستنی ها، حسین درباره دروزی ها توضیحاتی داد، این که اصلشون به روستایی در نزدیکی مشهد برمیگرده. اعتقاد دارن تا چهل سالگی می تونن هر کاری می تونن انجام بدن و بعد چهل سالگی احکام را به درستی انجام میدن. اکثر این افراد سبیل های پرپشتی دارن.
قبر هابیل فرزند حضرت آدم (ع)، در چهل و پنج کیلو متری شهر دمشق، اواسط راه دمشق به بیروت، در منطقه ای کوهستانی هستش.
ورود به منطقه باید با مجوز انجام بشه، چون این منطقه در مجاورت فلسطین اشغالی هستش. حضور نظامی در این قسمت از سوریه بیشتر به چشم میاد.
داستان اولین قتل:
حضرت آدم (ع) و حوا بعد از هبوط از بهشت به زمین فرستاده میشن، به گفته تعدادی از مفسرین قرآن، آدم و حوا چندین پسر به دنیا میارن که دو تا از اون ها هابیل و قابیل هستند... (به ازدواجشون کاری ندارم)
هابیل و قابیل، هدایایی برای خداوند میارند (بنا بر اسرائیلیات این ها برای این بوده که هابیل و قابیل با خواهری که همراهشون دنیا اومده ازدواج کنن.) ...
هابیل بهترین گوسفندش رو می میاره ولی قابیل بدترین محصولشو میاره، هدیه هابیل قبول میشه، اما گندم قابیل نه. قابیل به هابیل حسادت می کنه و اون رو (در طی اولبن عملیات تروریستی تاریخ) به قتل می رسونه.
می مونه با جنازه برادرش چکار کنه که خداوند دو کلاغ رو که با همدیگر بودن می فرسته. یکی دیگری رو می کشه و جسد کلاغ دیگه رو دفن می کنه. قابیل از دیدن این صحنه ناراحت میشه که چرا دست به این عمل زده.
بعد این واقعه حضرت شیث (ع) از آدم(ع) و حوا به دنیا میاد. حضرت شیث (ع) به هبه الله معروف میشه. (توی سفرنامه لبنانم بیشتر میارم.)
حسین، درباره بنادری هم گفت که قبلا توریستا به اونجا میرفتن اما الان، بعد حوادث سوریه، نمیشه به اون مناطق رفت تا وقتی که اون جا آروم بشه. درباره معبد و منطقه معلولاء هم توضیحاتی داد که قرار بود، بعد از ظهر برن، اما ما برنامه دیدار با سفیر ایران در سوریه رو داشتیم.
بعد یه ربع از حرکت از داریا، به زیارتگاه رسیدیم. جلوی آرامگاه، تعداد زیادی مغازه پارچه فروشی بودش.
جلوی آرامگاه هابیل
نمایی از آرامگاه هابیل
قبر هابیل، هفت متر هستش. که عده ای عقیده دارن این قد واقعی هابیل نیست، بلکه برای بزرگ شمردن وی هستش، عده ای هم میگن قد واقعی هابیل از این هم بیشتر هستش.
(در سفرنامه لبنان به طول قبر، حضرت شیث اشاره میکنم.)
به آرامگاه وارد شدیم، تابلویی توجهم رو جلب کرد که ازش عکس گرفتم. تابلو شجره انبیاء و ائمه (ع) رو نشون میده.
وارد شدم... یه روحانی داشت، توضیحاتی درباره مقبره می داد. بعد هم دعاهایی کرد و مردم آمین گفتن...
بعد زیارت قبر، نماز زیارت حضرت هابیل رو خوندم. بیرون اومدم... با یکی از بچه ها مشغول خرید پارچه شدم. باقی هم چیزهایی خریدن.
سوار اتوبوس شدیم و به سمت زینبیه راه افتادیم. این بار تو اتوبوس بهمون ساندیس و کیک دادن.
به هتل که رسیدیم اذان شده بود، همه با هم رفتیم در نمازخونه هتل، نماز جماعت خوندیم و بعد به رستوران رفتیم و غذا خوردیم.
قرار شد ساعت چهار بریم سفارت....
پ.ن.1: قابیل که نمیدونم کجا دفن شد. حضرت آدم در کنار جایی که یعدا کعبه شد، دفن میشن، بعد طوفان نوح، حضرت نوح(ع) استخونهای آدم (ع) رو جمع میکنه و در کنار قبر خودش، جایی که بعدا محل دفن امیرالمومنین علی(علیه السلام) میشه دفن می کنه.
پ.ن.2: اللهم عجل لولیک الفرج
ادامه داره...
گفتن .نحوه بابا ادم در .اصفهان هست