روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!
روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!

دل غریب من ازگردش زمانه گرفت

دل غریب من از گردش زمانه گرفت

به یاد غربت زهرا شبی بهانه گرفت


شبانه بغض گلو گیر من کنار بقیع

شکست و دیده ز دل اشک دانه دانه گرفت


کنار پنجره‌ها دیدگان پر اشکم

سراغ مدفن پنهان و بی نشانه گرفت


نشان شعله و درد و نوای زهرا را

توان هنوز ز دیوار و بام خانه گرفت


مصیبتی است علی را که پیش چشمانش

عدو امید دلش را به تازیانه گرفت


چه گفت فاطمه کانگونه با تأثر و غم

علی مراسم تدفین او شبانه گرفت


فراق فاطمه را بوتراب باور کرد

شبی که چوبه تابوت را به شانه گرفت


از سید فضل الله قدسی



پ.ن.1: همچنین بشنوید: آخرین روضه آیت الله تهرانی


نظرات 2 + ارسال نظر
تسنیم یکشنبه 25 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 21:44 http://taasnim.blog.ir

این روزها خانه علی را که در می زنی خودت را معرفی کن... بگو
اللهم أنّی اعتقد حُرمةَ صاحب هذا المشهد الشریف...

خدایا من به حرمت این خانه و صاحبش اعتقاد دارم...

پیدای پنهان یکشنبه 25 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 22:59 http://montahayarezo.blogfa.com/

سلام یه راهنمایی می خواستم
من تو لینک باکس شهید چمران عضو شدم ولی وقتی از منوی کاربری به قسمت لینک های من میرم وضعیت لینکمو تایید نشده می نویسه به مدیر پیام دادم ولی جواب نداد می شه شما راهنمایی کنیین؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد