روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!
روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!

یه پهلوون / قبل زیارت

 ساعت ۵ غروب قرار شد بریم زیارت ابوالفضل (ع):

 

دستاش قشنگه قدش بلنده تا آسمونه یه پهلوونه  

ما تشنمونه خدا میدونه که این فقط کار عموی پهلوونه 

 می گن که عباس دلش یه دریاس چشم امید ما همه به قلب مهتاب به دست سقاس به دست عباس  

عموم ابالفضل یه پهلوونه دستاش قشنگه قدش بلنده تا آسمونه  یه پهلوونه  

چشمهای اون قشنگن مردم باهاش یه رنگن  

همش میگن ابالفضل اونهایی که دلتنگن  

تو اوج نا امیدی بالاترین امیده همیشه اسم عباس واسه بغضا کی دیده  

عموم ابالفضل یه پهلوونه دستاش قشنگه قدش بلنده  تا آسمونه یه پهلوونه  

عموم نگاهش نگاه شیره عموم عموم عموم عموم عموم دلیره  

با اون نگاهش جون دشمنو میگیره  

چشمهای اون قشنگن مردم با هاش یه رنگن همش میگن ابالفضل اونهایی که دلتنگن  

تو اوج نا امیدی بالاترین امیده همیشه اسم عباس واسه بغضا کی دیده  

عموم ابالفضل یه پهلوونه دستاش قشنگه قدش بلنده تا آسمونه یه پهلوونه 

 

(یه پهلوون / بنیامین)

ادامه داره............

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد