روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!
روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!

معرفی قم

اذان صبح نشده بود که بیدار شدم. با محمد که طبقه پایین خوابیده بودیم، آماده شدیم که بریم حرم حضرت معصومه(س)، برای نماز صبح..... 

 

نرسیده بودیم به حرم که اذان شد، سرعتمونو زیاد کردیم.... بلاخره به نماز رسیدیم.  

بعد نماز صبح اول وقت، دو تا نماز جماعت دیگه هم تو حرم برگزار میشه برای کسایی که دیر میرسن به حرم. یه نماز صبح دیگه هم خوندم. بعد دعا و زیارت، دوباره رفتم زیارت لمای اهل قبور و بعدشم زیارت حضرت(س). 

 

دم دمای طلوع آفتاب برگشتم به حسینیه.  

بعضی از بچه ها خواب بودن و بعضیام خواب بودن.  

با کمک بچه هایی که بیدار بودن، اونایی رو که خواب بودن با هزار زحمت از خواب بیدار کردیم! بعضی مقاومت می کردن اما بلاخره تسلیم شدن. 

 

بعد صبحونه و آماده شدن رفتیم بیت النور. 

بیت النور محل زندگی و عبادت حضرت معصومه (س) تو قم هستش.ایشون بعد از این که وارد قم میشن در اونجا ساکن میشوند این خونه در اصل از املاک یکی از خاندان اشعری بوده.  

 

بعد بیت النور به قبرستان شیخان قم رفتیم. 

قبرستان نزدیک مسجد امام حسن عسکری(علیه السلام) هستش، و قبر میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، دکتر قریب و باقی علما در این جاست. معروفه که علما مخصوصا آیت الله بهجت قبل درس به قبرستان میومدن و حاجت میگرفتن.   

 

بعدم رفتیم حرم که مقابل مسجد امام حسن عسکری(ع) هستش..... توی صحن ها و حجره های بیرونی، افرادی مثل شهید مفتح، پروین اعتصامی و پدرش و ... دفن هستند.  

 

از اونجا رفتیم زیارت کریمه اهل بیت. (یا معصومه اشفعی لنا فی الجنه)

بعد زیارت رفتیم ته جلسه درس آیت الله وحید خراستانی... که چیزی نفهمیدیم.  

 

برگشتیمو یه سر به فیضیه زدیم که چند تا از روحانیونی که به دانشگاهمون میومدن رو دیدیم. 

 

دوباره یه سر به حرم زدیم و رفتیم ته جلسه درس آیت الله مکارم شیرازی نشستیم. که این بار درس آسونتر بود.

 

از اونجا قبرستان قدیم قم که قبر رسول ترک، سید جواد ذاکر و ؟  (یکی از حافظان مشهور قرآن که با عنایت امام عصر(عج) حافظ قرآن شده بود) در اونجاست، رفتیم.   

مکان های بعدی بوستان کتاب قم، کتابخونه آیت الله مرعشی (که قبر آیت الله مرعشی هم اونجاست) بودند. 

 

آخرین جا، بیت الله نوری همدانی بود که قبل از نماز به امامت ایشون از بیاناتشون راجع به حوادث اخیر استفاده کردیم. 

 

وقتی برگشتیم حسینیه، از خستگی داشتم میترکیدم اما می ارزید.  

غذا رو زود اوردن، بعد غذا یه گعده داشتیم. 

ساعت 3 بلاخره یه اتوبوس دربست گرفتیم و به سمت ترمینال قم که اتوبوس اونجا وایساده بود رفتیم.   

 

تو بعد از ظهر گرم شنبه قم، اتوبوس به سمت خرم آباد حرکت کرد.  

داشتیم از شهر خارج میشدیم به سیهل پیام دادم که: "کیه که ندونه کریم یعنی چی؟ دارم از پیش کریم، از قم میرم." 

پیام داد: "من دارم وارد قم میشم."  

 

ادامه داره...... 

نظرات 1 + ارسال نظر
آلفا چهارشنبه 11 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 12:54 http://blackpupil.blogsky.com/

وای بر شما با اینهمه شرک..
ای مشرکان از خدا بی خبر... توی تمام این پستت جای یه چیزی بدجوری خالی بود..اونم خود خدا بود..

بنده پرستی همون شرک هست..چه امام بپرستی چه پیغمبر چه آخوند چه هر کس دیگه ای رو..هیچ فرقی با بت پرستی نداره..

برای مباحثه درباره ی گفتمان وهابیت تشریف ببرید سایتای مربوطه.

راستی یه بار دیگه متنو بخونین....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد