روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!
روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!

خاطره نامه!

یادم میاد  

 

پارسال دوم مرداد: 

  

بعد از ظهر رسیدیم به مرز زمینی ایران با عراق 

احساس افتخار دیدن کشورم با همه خوبیا و بدی هاش  

احساس افتخار به خاطر داشتن خاکی که براش هشت سال جنگیدن

 

شاید باورم نمی شد که صبح بعد از نماز تو حرم امام حسین (علیه السلام) و حضرت ابوالفضل (علیه السلام) بودم....

 

 

دو سال پیش دوم مرداد: 

تازه از هواپیما پیاده شده بودیم، برای کارای ورود به کشور صف کشیده بودیم  

شانس اوردیم که اون شب نمازمون قضا نشد!  

باورم نمی شد که چند ساعت قبلش رو به کعبه بودم.  

یه مداح ایرانی با گروهش برای خداحافظی اومده بود...... اشک وهابی ها رو هم در اورد!  

کعبه

  

نظرات 1 + ارسال نظر
محمد شنبه 2 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 06:38 http://tabssombahar.mihanblog.com/

:«امام صادق علیه السلام می فرمایند :مردم راهی جز معرفت ما ندارند و به خاطر نشناختن ما عذری از ایشان پذیرفته نیست . هر کس معرفت ما را داشته باشد مومن و هر که ما ( مقامات ما را ) انکار کند کافر است و کسی که معرفت ما را نه اقرار و نه انکار نماید گمراه است ....؟»

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد