روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!
روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!

یک سوال

این لطیفه رو امروز یه جایی خوندم: 

بنده خدا میشه معلم، سوال امتحانی میده: 124 هزار پیغمبر را نام ببرید.

 

 

اینو که امروز خوندم، یادم افتاد:  

یه بار قرار بود تو دانشگاه استاد آزمایشگاه شیمی از ما کوئیز بگیره.

کوئیز برگزار شد، یکی از سوالای کوئیزش بود: نام انگلیسی این واژه چیست؟  

همه هم تو کف سوال مونده بودن، چون کسی یادش نمیومد، هر کی هر چی دلش خواسته بود ترجمه کرده بود. (واژه دو قسمتی بود)

 

بعد جلسه با بچه ها کلی خندیدم، مثلا آزمایشگاه برداشتیم نه زبان!   

  

نظرات 1 + ارسال نظر
مثنوی خیال چهارشنبه 24 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 12:22 http://masnavikhial.belogfa.com

نمی دونم چرا بعضی از ما آدما اینقدر سعی داریم تا از واژه های سخت و نامفهوم برای بیان منظورمون استفاده کنیم که اصلا ربطی به ادبیات ما نداره ُ
یکی نیست این حرفو به خودم بگه دقیقا همین اتفاق چند وقت پیش موقع گرفتن گزارش برای خودم پیش اومد صحبتم که تموم شد راستشو بخواین خودمم نفهمیدم چی گفتم
اون لحظه بود که فهمیدم تصویربردارمون حسابی کفری شده و ...
به هر حال با این همه تفاسیر فکر می کنم نام بردن ۱۲۴ هزار پیغمبر کار راحت تری باشه ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد