روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!
روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!

روزی روزگاری

داشتم امروز برمی گشتم از رو پل هوایی به سمت خونه، یهو یادم افتاد وقتی دبستان بودم مسیرم با امروز یه کمی فرق داشت. (یعنی خیلی!) 

 

 

مسیرمو عوض کردمو از اون راه رفتم.... دوربین عکاسی رو باز نبرده بودم و همرام نبود تا عکس بگیرم، چیزی هم نبود که ازش عکس بگیرم. 

 

راه که همون بود ولی مغازه های بیشتری باز شده بودن، یه مغازه ی پوشاک هم باز شده بود، بین اون همه مغازه ی مکانیکی! 

 

قبلن دیوار صوتی هم بود که پشت گیاه کاری کرده بود رو به اتوبان. پشت گیاه ها پر از معتاد و موش بود. الان که دیوار رو برداشتن و به جاش نرده زدن،معتاداش نیستن. اما موشا... (کجای تهران نیستن!)

 

شلوغ تر هم شده بود.... 

 

کمی جلوتر از  اونا یعنی جایی که اولین کوچه ست، قبلن یه درخت بود... اما الان نیست، درختا رشد کردن اما اونو برای این که سد راه بود کندن! وقتی بارون میومد اون درخت محشر بود. 

 

یادم میاد چند سال پیش یه شب رفتیم با اویتا رو به روی اون کوچه و روی باقی مونده دیوار تازه ساز که قرار بود روش نرده بزنن، نشستیم.

هی اویتا رو هم که امسال دیگه ندیدم.  

 

راهمو به سمت خونه مون (خونه مون قبلن یه جا دیگه بود)  کج کردم و دیگه تا پایین ادامه ش ندادم...

 

بقیه چیزا مث قبل بود، اما پسر دبستانی که هر روز اون مسیر رو می رفت و برمی گشت دیگه بزرگ شده بود و .... 

نظرات 6 + ارسال نظر
میثم چهارشنبه 24 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 18:50 http://mmm90.blogfa.com/

سلام
خوبی؟
وبلاگ توپی داری
حتما ادامه بده
به من هم سر بزن
خواستی تبادل لینک هم می کنیم
منتظرتم

رضا چهارشنبه 24 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 18:51 http://www.shiafeed.com

اولین میکروبلاگ چند رسانه ای شیعیان
www.shiafeed.com

رضا چهارشنبه 24 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 19:03 http://www.shiafeed.com

سلام
اولین میکروبلاگ چند رسانه ای شیعیان
www.shiafeed.com

مثنوی خیال پنج‌شنبه 25 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 10:42 http://masnavikhial.belogfa.com


رویای کودکی ام همه بهانه من بود برای زندگی
کودک زندگی ام وقتی بزرگ شد بهانه می گرفت برای کودکی ام
همه رنگها یکرنگ بود در دوران کودکی ام
سفید و سیاه ، سرخ و سبز
قشنگ بود در روزهای کودکی ام

و باز روزی روزگاری...

دمت گرم....
حرف دلمو زدی

رضا پنج‌شنبه 25 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 18:37 http://www.manam.blogsky.com/


واقعا همین طوریه دنیا و آدماش با سرعت نور تغییر میکنن.
موزیکه وبلاگت خیلی قشنگه.
سبکش چیه؟بلوزه یا متال
مرسی که سرزدی.
لینک ۲ لینک کنیم؟

بی نشون پنج‌شنبه 25 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 22:13

سلام
خدایا.... خدایا..... خدایا...... منی که اون همه.. اون همه ...اون همه واسه اون یکی وبلاگ مهندس تبلیغ کردم ...خدایاااااا میبینی اصلا از اینجا خبر نداشتم
هر چنداین یکی هزار فرسنگ به اون یکی ربط نداره اما عالی
التماس دعا

اگه عالیه ؛هذا من فضل ربی؛
یعنی از فضل همون دوستمونه!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد