روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!
روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!

فقط 100 متر

توی شهرم دیدم که سر کوچه تو یه خونه عروسی و جشنه و چند تا خونه اون ور ترش عزا و گریه. 


توی شهرم خیلی چیزا دیدم، به فاصله ی یک کیلومتر می تونی از خونه ی فقیری برسی به خونه ای که بالای 1000 متر فقط یه اتاقشه.



اینا رو دیدم .....


توی دانشگاهمون رو هم دیدم که وقتی آخر هفته ها بچه ها میرن هیات، با مجوز دانشگاه کمی اون ور تر (حتی تو شبایی که فرداش شهادته) مراسمی برگزار میشه که کمی شبیه پارتی های مختلطه! 



یه شب بحث شد یکی گفت: نیگا کنین فقط 100 متر از هم فاصله دارن.



....

نظرات 1 + ارسال نظر
حرف دل یکشنبه 23 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 11:44 http://www.harfedel1724.blogsky.com/

خیلی جاها به صد متر نمی رسه
موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد