روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!
روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!

شروع یا پایان

اینم نوشته ی آغاز یه سفر دیگه ...... 



نمی دونم می شه رفتن به مشهد برگشتن به مشهد........



مطلب قبلیم درباره ملک سلیمان نمی دونم چرا اون شکلی شد؟



التماس دعا

یا علی 


نظرات 2 + ارسال نظر
مثنوی خیال جمعه 28 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 10:58 http://masnavikhial.blogfa.com

سلام
منظورتونو متوجه نشدم ( آغاز یه سفر دیگه...)
به هر حال به سلامتی انشاء الله
راستی قراره من به همراه چند نفر از همکارامون از فردا به مدت یک هفته بریم مشهد پابوس امام رضا
خیلی وقته انتظار این سفر رو می کشم خدا خواست و قسمت شد نمی دونم چرا برای دیدن گنبد طلایی دل تو دلم نیست
اگه لایق بودیم اونجا حتما دعاتون می کنیم

دارم میرم به مشهد...

التماس دعا

احمد یکشنبه 7 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 21:41 http://ahmadkaramad.blogfa.com

یا امام رضا

یا امام رئوف

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد