روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!
روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!

وقتی خودم گوش نمی دم!

شنیدن هم چیز خوبیه...


تو این چند روزه که روستا بودم برای کوچولوهایی که آروم نمی شدن ترانه "دکتر" رو با صدای "چرا" (یکی از عروسکای برنامه رنگین کمان) رو با گوشی تلفن همراه می ذاشتم. بچه ها هم سریع آروم می شدن و دست از گریه برمی داشتن.



ترانه درباره عروسک چرا هستش که وقتی با چرا میرن اردو، لباس مناسب نمی پوشه و سرما می خوره و عطسه هاش رو اعصاب چرا راه می رن!!!




حالا من هم که به پیشنهاد یکی از دوستام برای بازدید از قلعه تاریخی روستای بیاضه، با لباس آستین کوتاه اونم وقتی که هوا سرد بود رفتم.

بعد از قلعه هم برای نماز مغرب رفتم مسجد جامع... بعد از نماز هم امامزاده و در آخر سفره خونه روستا.... اونم با لباس آستین کوتاه تو شب سرد...



همین ها هم شد که سرما خوردم... شنیدن هم چیز خوبیه ها!!!!

نظرات 2 + ارسال نظر
مثنوی خیال دوشنبه 15 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 14:10 http://www.masnavikhial.blogfa.com

برای طرح هجرت ۳ توی اون روستا بودید؟؟؟
گاهی وقتا شنیدن بعضی چیزا آدمو آروم می کنه چه برسه به اینکه قبل از خودت کسی دیگه رو آروم کرده باشه که این خودش یعنی نهایت آرامش...

نه متاسفانه.... روستامونه...
البته خیلی دوست دارم به مردم روستا خدمت کنم

احمد سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 19:28 http://karamad.info

سلام
بالاخره وبلاگم رو تبدیل به سایت کردم.البته اسمش هم از این جا ایران است به انعکاس تغییر کرد.
یه خواهشی داشتم اگه لطف کنی و اسم پیوند من رو تغییر بدی به انعکاس و آدرس لینک من رو هم تغییر بدی به http://karamad.info/ ازت ممنون میشم.
ان شاالله شهید شید .
یا علی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد