روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!
روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!

شش سال پیش

یادش به خیر، سال 90 آخرای کارشناسی  بودم که دو شهید گمنام رو توی دانشگاه فردوسی دفن کردن ... 

سخنرانی امام جمعه مشهد که یه خردش برمی گشت به عزل وزیر اطلاعات و نامه رهبری، مارش نظامی و حمل تابوتها توسط سربازها و بعد تحویلش به دانشجوها و مردمی که اومده بودن تشییع، پیاده روی تا محل مسجد، گریه کسایی که باورم نمیشد ...

حالا یکی شون شناسایی شده و رخ نشون داده ...

دلم می خواست مشهد بودم و سه شنبه می رفتم مزار شهید گمنام دانشگاه فردوسی و مزار سردار شهید رفیعی.



اللهم عجل لولیک الفرج

نظرات 4 + ارسال نظر
The Conqueror Worm یکشنبه 18 تیر‌ماه سال 1396 ساعت 22:01 http://lunacy.blogsky.com/

من از مارش نظامی خیلی خوشم میاد.

آره زیباست

ماریا یکشنبه 18 تیر‌ماه سال 1396 ساعت 22:04 http://Aznoon-ta-ghalam.Kowsarblog.ir

شناسایی شده
خودمو گذاشتم جاتون واقعا دلم گرفت که نباشم.

یادش به خیر، حیف که نیستم

ماریا دوشنبه 19 تیر‌ماه سال 1396 ساعت 23:07

سلام ممنون از تذکرتون، هر از چندگاهی دلم میخواد یه چیزایی ثبت کنم که معمولا بعدش از عذاب
وجدان خفه میشم با اختلاف زمانی حذف میکنم. بازم ممنون از تذکرتون

بیدِ مجنون شنبه 24 تیر‌ماه سال 1396 ساعت 02:08 http://focusing.blogfa.com

همیشه وقتی میرم کوهسنگی سعی میکتم تا اون بالای بالاش برم . وقتی قبر اون چندتا شهید گمنامو میبینم دلم یجوری میشه یه آرامش همراه با ناراحتی ...
امیدوارم در آینده قسمت بشهو شهدای گمنام دانشگاه فردوسی رو هم بتونم زیارت کنم :)

+ وامیدوارم خودِآقا بطلبتونه و بیایدشهرمون :)

ان شا الله

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد