روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!
روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!

کلاس دنیا

امشب با یکی همراه شدم چنددقیقه ای با هم حرف زدیم....

یه حرف جالب زد، گفت دنیا کلاس هستش، یا می شینی سر کلاس یا مجبورت می کنن که بشینی سر کلاس.

یا به پدر و مادرت احترام میزاری یا آخرش جایی کارت گیر می کنه که نیازمند دعای پدر و مادرت بشی ... و هر چیز دیگه ای که به فکرت میاد تو این کلاس هستش


راست می گه. حالا می خوای بشینی سر کلاس یا نمی خوای و مجبوری که بشینی؟



بی ربط: و الله که شهر بی تو مرا حبس می شود، آوارگی کوه و بیابانم آرزوست


پ.ن.1: اللهم عجل لولیک الفرج




نظرات 4 + ارسال نظر
ماریا سه‌شنبه 15 آبان‌ماه سال 1397 ساعت 13:41 http://aznoon-ta-ghalam.kowsarblog.ir

چه مثال خوبی زده!
واقعا همینطوره...

درسته یهویی جلوم بنده خدا سبز شدش

پینار سه‌شنبه 15 آبان‌ماه سال 1397 ساعت 23:06 http://entezari.kowsarblog.ir

با چه فیلسوف دانایی هم کلام شدی

دو روی سکه داره، یا استاد اخلاق بودش یا اومدش که تهدیدم کنه!!!

بهامین چهارشنبه 16 آبان‌ماه سال 1397 ساعت 00:34 http://notbookman.blogsky.com

مثال درست و بجایی گفتن.
خواهی نخواهی درکلاس دنیا باید شرکت کرد واینکه با حال خوش درکلاس باشیم و حس خوبی هم خودمون داشته باشیم بهتر از اینه که با کلافگی روزای بودن درکلاس دنیا را سپری کنیم.

درسته مثالش عالی بودش .. تو کلاس می شینی اگر نخوای باید بشینی ...

زهرا پنج‌شنبه 15 آذر‌ماه سال 1397 ساعت 12:55 http://maedeh.kowsarblog.ir

خوش بحال کسانی که در کلاس انتظار شاگرد اول و معروف کلاسند

خوش به حالشون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد