روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!
روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!

بارون ...

(راننده تاکسی: آدم دلتنگ دلش گریه می خواد ... دلش بارون داره ... داره بارون میاد)

بارون جوش آدمو می خوابونه

آروم می کنه دلو

خالی می کنه برای غصه های تازه ...


ایمان ابوحمزه - پادکست راننده تاکسی (قسمت دوم پادکست راننده تاکسی رو از ریتمو بشنوید)


پ.ن.1: زیر بارون، توی رویا / یه سه شنبه، شب زیبا / یه مسیر و قدمی سبز / ته جاده حرمی سبز / ببوسم خاک پاک جمکران را / تجلی خانه پیمبران را / خدایا خدایا برسان مهدی صاحب زمان را ... (جواد مقدم، بشنوید)

از کجا به کجا رسیدم!!!

نظرات 3 + ارسال نظر
Baran سه‌شنبه 22 آبان‌ماه سال 1397 ساعت 20:51

اینجا هم داره بارون میاد(:
ممنون برای بشنوید

خوش به حالتون
خواهش می کنم

بهامین چهارشنبه 23 آبان‌ماه سال 1397 ساعت 12:44

باران همان عشق بازی آسمونه
بارون آروم میکنه حال دل همه را:)

بزن ای بارون برن بر دشت و هامون بزن ....

ماریا جمعه 25 آبان‌ماه سال 1397 ساعت 21:20 http://aznoon-ta-ghalam.kowsarblog.ir

یک لحظه فکر کردم راننده تاکسیتون این حرفهارو میزده با خودم گفتم عجب راننده مشتی بوده!!! بعد دیدم ای بابا دیالوگه فیلمه..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد