روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!
روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!

شعر

ای غنچه خوابیده چو نرگس نگران خیز

کاشانهٔ ما رفت بتاراج غمان خیز

از ناله مرغ چمن از بانگ اذان خیز

از گرمی هنگامه آتش نفسان خیز

از خواب گران خواب گران خواب گران خیز

از خواب گران خیز



اقبال لاهوری ...

نظرات 4 + ارسال نظر
زهرا جمعه 23 آذر‌ماه سال 1397 ساعت 21:52 http://://maedeh.kowsarblog.ir

در این حوالی

چراغ روشن کرده ام و نشسته ام

تا مرا ببینی و نجات دهی

از این تنگنای دنیا!

تو آرام جان و جهان منی !

السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه

السلام علیک یا اباصالح

Baran شنبه 24 آذر‌ماه سال 1397 ساعت 16:28

خیلى زیبا بود؛خیلی....
درود و سپاس

خواهش می کنم

زهرا یکشنبه 25 آذر‌ماه سال 1397 ساعت 19:28 http://://maedeh.kowsarblog.ir

شقایق های شوق و شکیبایی به راه گل نرگس، نگران شده اند.
یلدای منتظران، سرشار از نور نیایش است و آبشار اشک از فراز گونه ها بر نشیب دشت بی قراری، جاری است.
آیا کسی هست که مضطرین را اجابت کند و دست نوازش بر تارک دلخستگان کشد؟
ما وارثان سرشک سرخ زهراییم و در تمنای منت یار.


دعوتید
ابر لیمویی

http://maedeh.kowsarblog.ir/

بهامین چهارشنبه 28 آذر‌ماه سال 1397 ساعت 12:13 http://notbookman.blogsky.com

زیبا بود

خواهش می کنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد