روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!
روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!

فکر

بعضی وقت ها فکر می کنم به گذشته، به قبل از این که کاری رو شروع کنم، زندگی م چطور بودش؟

زندگی م قبل از داشتن گوشی

زندگی م قبل از شروع دوستی با کسی

و خیلی چیزهای دیگه...


نمی دونم چرا یادم نمیادش!!!

نظرات 3 + ارسال نظر
ماریا جمعه 11 مرداد‌ماه سال 1398 ساعت 17:08 http://aznoon-ta-ghalam.kowsarblog.ir

می تونه چه تاثیری داشته باشه این به یاد آوردن؟! وقتی که حتی کلی هم تقلا کنی باز برنمی گردی به اون سابق و یا شکرانه دادنش هم- اگر بهبودی باشه نسبت به قبل البته- یکبار بیشتر نیست..

بعضی وقت ها دوست دارم همه چی رو بزارم کنار و برگردم یه وقتی که هیچ کدوم از این ها نبودن...

بهامین یکشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1398 ساعت 01:34

فکر به گذشته خوبه اما مدام مرورش بنظر من بی فایده اس
مهم زمان الان و آینده اس

گذشته چراغ راه آینده س

پینار دوشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1398 ساعت 19:44 https://entezari.kowsarblog.ir/

دقیقا منم فکر می کنم
مخصوصا به اینکه قبلا بدون دنیای مجازی چطوری بودم
کاش برگردم دوباره

ای کاش

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد