روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!
روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!

فدا کردن علاقه

بعضی وقتا به حرف هیچ کس گوش نمیدیم و تجربه ها رو نادیده می گیریم، اون قدری که بقیه کم کم میگن ولش...

این وسط باید یه چیزی کسی بیاد کمک: یه دوست، یه فیلم، یه کلیپ، یه حرف، یه زیارت، یه روانشناس، یه دکتر، یه بقال و ... ینی اگر خدا دوستتون داشته باشه، یهو میزاره وسط راهتون...

برای من هم داشت اتفاق میفتاد که یهو برای برنامه ای، بدون هدفی این کلیپ رو دیدم:(اینجا رو کلیک کنید)


بعضی وقت ها باید علاقه ها رو قربانی و فدا کرد. حتی اگر این علاقه عالی باشه، حتی اگر این کنار گذاشتن، باعث بشه که تنها بشید...

اگر امام حسین (ع) به خاطر خدا از علی اکبرش گذشت، ما چرا نتونیم؟


دم حاج آقا گرم...

این روزها توی عزاداری ها همدیگه رو دعا کنید.

نظرات 2 + ارسال نظر
پینار یکشنبه 17 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 12:09 https://entezari.kowsarblog.ir/

سلام
التماس دعا

التماس دعا

ماریا پنج‌شنبه 21 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 00:01 http://aznoon-ta-ghalam.kowsarblog.ir

رزق من بود این پستتون آقا مهدی...
تکون داد دلمو! ممنون..

خواهش می کنم.
التماس دعا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد