روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!
روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!

ولادت سید الساجدین مبارک باد

ولادت امام سجاد (علیه السلام) بر شما مبارک باد



فردوسی باز آبستن حوادث شد!!!


اللهم عجل لولیک الفرج

ولادت مولای عشق

ولادت امام حسین (علیه السلام) بر همگان مبارک.....

اندر احوالات دانشجویان دانشگاه فردوسی در ترم تابستان

دکتر عاشوری شنو از حرف من / از غریبی ات شکایت می کنم

بشنو از من چون شکایت می کنم / سیب زمینی را نظارت می کنم

یاد خوش دارم ز یار پارسال / اندکی خیره نگاهت می کنم

بی غذایی کرده من را بی قرار / پوره را با سس تلاوت می کنم

من به عاشوری نگویم هیچ فحش /با نگهبان ها رفاقت می کنم

پول تابستان را 2 برابر کرده اند / من به طهمورث شکایت می کنم

او نبوده بی خبر از رنج من!؟؟ / من ز ون ها هم شکایت می کنم

این دو صد تومن که گویم هیچ نیست/من ز پر رویی شکایت می کنم

حق من را با شکر هم می زنند / خوردنش را هم هدایت می کنم

رو به شعر آورده ام از دست او /ک.ا را نظارت می کنم

درب اصلی را چنین بربسته اند / شورای صنفی را ندامت می کنم

این چه شوریست ز این سادگی ام / من شما را هم ندامت می کنم

این فواد از دست خود ناراحت است / من ر تنهایی شکایت می کنم




شاعر: یکی از بچه های خسته دانشگاه تو تابستون


در دانشگاه فردوسی، حذف اتوبوس ها و پولی شدن سرویس های دانشگاه فردوسی، موجب تجمع دانشجویان شد



فردوسی باز آبستن حوادث شد!!!


اللهم عجل لولیک الفرج

مجسمه در ورودی دانشگاه!!!!


ابوالقاسم جان از دستت خسته شدم.... بزا بریم پی کارمون

در شمالی رو که دیگه نمیزارن اتوبوس بیاد...
اتوبوسا رم که برداشتن به جاش ون گذاشتن اونم پولی...

سرویسای حرم شبای ولادت و شهادت چهارده معصوم(ع) و پنج شنبه شبا رو حذف کردن ... (گفتن کمید.... پول خرجتون نمی کنیم.)

خوابگاه تابستون هم به زور به ما دادن... بعد کلی بروکراسی اداری...

قراره خدمات تو تابستون به ما ندن دیگه....

به اضافه یه سری مسائل که نمی شه گفتش!!!!!!!!!!


بی خیال ما شو.....



این عکس نمی دونم چرا این طوریه!؟
از سایت دانشگاه برش داشتم

اندر احوالات من در ترم تابستون در خوابگاه!

سرویسای دانشگاه فردوسی از اتوبوس شدش ون .... اونم 200 تومن!!!


ما با دویست تومن از در دانشگاه با اتوبوس میریم حرم، اون وقت با ون از خوابگاه تا مهندسی رو برم با 200 تومن....



به قول بچه ها ابوالقاسم (فردوسی رو میگن) دست از سر ما بردار بزار بریم... (من میگم بزار برم ارشد....)


تازه جلد سوم خانواده تیبو (اثر روژه مارتن دوگار) رو شروع کردم. ایشالا بعد اون میرم سراغ فروغ ابدیت (آیت الله سبحانی)


در آخر این که دوباره وبلاگ قدیمو تو پرشین بلاگ فعال کردم...کلیک کنید.


اللهم عجل لولیک الفرج

عید مبعث مبارک



پ.ن.1: قالب رو تغییر دادم......
پ.ن.2: اللهم عجل لولیک الفرج

شهادت نامه

  امام موسی کاظم -علیه السلام*


مصیبت برای شکیبا یکی است و برای بی تابی کننده دوتاست .



دلم به حال دلم سوخت....

یادم میاد که ۱۸ تیر سال ۸۲ که توی پرشین بلاگ، عضو شدم هدفم سیاسی نوشتن نبود... اون موقع پیگیر اوضاع سیاسی بودم ولی وبلاگی که داشتم هدفش معرفی شهدا و ائمه (ع) بود و گوشه ای هم از روز نوشت هام.... 

 

حالا آقایی که دیشب منو می بینی و میگی وبلاگت روزمرگی هاته برو دوباره خطوط بالا رو بخون تا بفهمی که اگه من پیگیر اوضاع سیاسی هم هستم ولی اینجا جاییه برای اوضاع و احوال زندگی خودمه  نه چیز دیگه.... از سفرنامه هاش معلومه دیگه........ نه؟  

 

 

پ.ن.1: امروز انتخاباته جامعه اسلامی فردوسی توی طرقبه بود از همین جا به آقای بادپا به خاطر آوردن اکثریت آرا و داشتن اعتماد اعضا تبریک میگم.

 

پ.ن.2: اللهم عجل لولیک الفرج

روز آخر ترم هشت

امروز آخرین روز امتحانا بود و بلاخره ترم هشت من هم تموم شد ........ ان شاء الله همش هم پاس شه...


چهار سال موندن تو مشهد چه زود داره تموم میشه!!!!!!


هنوزم مشهدم چون درس و پروژم مونده


اللهم عجل لولیک الفرج