روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!
روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!

این روزا!

اول این که:

دیروز که حادثه تصادف دو اتوبوس اصفهان-تهران و تهران-یزد در استان قم و کشته شدن 44 نفر از مسافران اونها رو دیدم کلی ناراحت شدم.


از طریق این وبلاگ به تمامی بازماندگان این حادثه تسلیت میگم.




دوم این که:

توی هر انتخاباتی که رای دادم، بر این اساس رای دادم که اون فرد شایستگی داره که توی اون منصب باشه یا نه؟ اولین شایستگی هم اینه که به انقلابی که توی ایران رخ داده، وفادار بوده باشه، بعدیش این بوده که به مردم خدمت کنه نه به حزب و گروهش ... اما مث این که خیلی ها به منافع گروه ها توجه می کنن نه اکثریت مردم...


 چند روز پیش خبر رای دادن خانم راستگو به قالیباف توی سایتا پیچیده، بعد هم خبر اعتراض همفکراش بهش، توی این فکر هستم که این گروه توی شورای شهر میخوان به منافع حزبی‌شون برسن یا به منافع مردم؟ اگه منافع مردم، خلاف منافع حزبی و گروهی شون بود، کدوم رو انتخاب می کنن؟

امیدوارم که منافع مردم باشه نه منافع خودشون....

تشکر می کنم از خانم راستگو به خاطر انتخابی که بر اساس منافع مردم بوده، نه منافع حزبش و این که مانند رای اعتماد مجلس ششمی‌ها، رای ندادن...

البته خبر دیگری هم هست، حزب اسلامی کار، خانم راستگو رو اخراج کردن، که از این گروه انتظار بیشتر از این نبود! (داس)

ایضا بخونید: تشت رسوایی شعار ساختگی اعتدال زمین خورد!



اللهم عجل لولیک الفرج