روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!
روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!

به یاد طیب

11 آبان سال 42 طیب حاج رضایی با خالکوبی رضاخان روی بدنش، با حکم دادگاه نظامی  در پادگان حشمتیه تهران اعدام شد....


به روایت سید تقی درچه‌ای، «در تمام کتابخانه های عمومی قم مثل مسجد اعظم، کتابخانه فیضیه، کتابخانه‌ی حضرت معصومه و کتابخانه‌های دیگری که دایر بود و طلبه‌هایی که در حجره بودند، همگی آن شب پانزده هزار نفر از سربازان امام زمان (عجل‌الله تعالی فرجه الشریف) و امام صادق (علیه‌السلام) برای مرحوم طیب و حاج اسماعیل رضایی نماز وحشت خواندند. من فکر نمی‌کنم برای هیچ آیت‌اللهی شب اول قبر پانزده هزار نماز وحشت خوانده شود.»


«پدرم، عجیب حساسیت و علاقه به خاندان عصمت و طهارت به‌خصوص حضرت امام حسین (ع) داشت و این را واقعاً می‌گویم که عاشق او بود، حتی در برابر بعضی اعتراضات مادرم در مورد بعضی خرج‌هایش می‌گفت من زندگی‌ام و پولی را که بدست می‌آورم؛ دو قسمت می‌کنم یک قسمت آن را خرج خودم می‌کنم، و قسمت دیگر را خرج امام حسین (ع)، حالا یا برای او عزاداری می‌کنم یا به راه او خرج می‌دهم.»


پ.ن.1: هر وقت که حرم سید الکریم یا همون شاه عبدالعظیم حسنی می رم، بعد از زیارت سه امامزاده و قبر علما و قائم مقام فراهانی و ستارخان، توی قسمت شرقی سر وقت قبر طیب حاج رضایی هم میرم، معمولا قبرش شسته ست و چند نفری هم دارن فاتحه می خونن...


پ.ن.2: اللهم عجل لولیک الفرج

امروز

عمر ابن سعد می خواست که حاکم ری بشه و از گندم شهر ری بخوره ... ولی نگاه کنید که امروز چه خبر بود و چی شد...



اربعین امام حسین (ع) تسلیت