روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!
روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!

هواپیما

دیشب یکی از اقوام رو دیدم، می گفت که شب قبل از سقوط هواپیما همه اقوامش رو دیده بود. مهمونشون بودند. بچه خوشگلشون هم شیرین زبونی و شیطونی می کرد اما صبح توی هواپیمای ایران 140 سوختن. می گفت اعصابت رو برای دو روز دنیا خرد نکن که زود تموم میشه ...


یاد این شعر خیام افتادم.


در کـارگـه  کـوزه گـری   بــودم  دوش

دیـدم دو هزار کـوزه  گـویا  و  خـموش

هــر یک به  زبان حــال  با  مـن  گفتند

کو کوزه گر و کوزه خر و کوزه  فروش
به تمام بازماندگان حادثه دیروز تسلیت می گم.

اللهم عجل لولیک الفرج