روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!
روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!

خط جدید زندگی م

فردا باز هم 24 اسفند هستش و باز هم یه سال به سال های عمرم اضافه میشه. فردا سالروز تولدمه و خدا رو شکر شب چهارشنبه سوری نیس!!!


این هم کیک تولدم :)




به نظرم، تولد هر کس روزی نیستش که به دنیا اومده، روزی هستش که توی خودش یه تغییر اساسی داده و زندگی ش متحول شده. معلوم نیست توی این خط زندگی م، خدا چی برام نوشته، امیدوارم هر چی خیره پیش بیاد. 

امسال می خوام به چند تا چیز برسم، این زیر چند تاشو نوشتم. لیست کامل نیست و کاملش می کنم، یا اینجا یا هر جای دیگه.

1- اول از همه حفظ قرآن: رسوندن حفظیاتم به حداقل جز 8
2- انگلیسی: امسال دیگه مدرک رو تا مهر بگیرم.
3- عربی: دایره لغتم رو زیاد کنم.
4- اسپانیایی: تا پایان سال از حد ابتدایی رد بشم و برسم به حد متوسط
5-نگهداری گل و گیاه: سعی کنم بیشتر یاد بگیرم و چند تایی قلمه بزنم و چندتایی هم بکارم.
6- ...

داشتم تو وبلاگم می گشتم، اینا رو پیدا کردم، نوشته های سال های قبلم در روز تولدم:

24 اسفند نامه (سال 92)

روزهای آخر زمستون (سال 91)

خط بیست و سوم (سال 90)

روز تولد نامه (سال 89)

شب و روز تولدم تو جنوب ( سال 88)


ای دریغ و حسرت همیشگی، چقدر ناگهان زود دیر می شود.



پ.ن.1: اللهم عجل لولیک الفرج