روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!

یه زمونی

یک زمانی وزیرمون برای این که به نیروهاش روحیه بده رفت جنوب و اسیر بعثی‌ها شد وبعد از این که کلی شکنجه کردنش شهید شد
با این که توی یک شرکت خصوصی کار میکرد و حقوقش خیلی خوب بود اما موقعی که فهمید توی پالایشگاه آبادان به کمکش نیاز دارن کارشو ول کرد رفت اونجا ، ۶-۷ ماه کار کرد بدون اینکه حقوق بگیره...
او کسی نبود جز شهید تندگویان وزیر نفت دولت شهید رجایی


البته الانم ... آدم داریما ... ولی عکس شهید تندگویان عمل می کنن


نظرات 4 + ارسال نظر
پینار سه‌شنبه 4 دی‌ماه سال 1397 ساعت 19:46 :/http://entezari.kowsarblog.ir

اون زمون به افسانه ها پیوست.

Baran پنج‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1397 ساعت 19:32

سلام
ممنون از حضورتان؛خداوند شما را به اتفاق عزیزان عزیز تان درصحت و سلامت....حافظ و نگهدار باشد

ممنونم

Baran پنج‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1397 ساعت 19:33

بله...خدا رحمت کنه اون زمون ها رو...

مترسنج دوشنبه 10 دی‌ماه سال 1397 ساعت 17:26 http://dar300metri.blogsky.com/

وزرا و مسولای فعلی که ماشاله...
از غصصه مردم پوست و استخون و گوشت و دمبه شدن...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد