-
به سمت سامرا
یکشنبه 1 شهریورماه سال 1388 15:43
به سمت سامرا راه افتادیم......... راه که افتادیم مدیر کاروان تذکراتی پیرامون سامرا و کاظمین داد و بعدشم حاجی یه مقدار حرف زد...... یه چند کیلومتری که از نجف دور شدیم، به یه ترافیک خفن که مربوط میشد به ایست بازرسی اول استان بعدی رسیدیم یه نیم ساعتی توش موندیم...... ابومصطفی (راننده) با راننده ی اتوبوسی که کنارمون بود...
-
از نجف به سمت سامرا
چهارشنبه 28 مردادماه سال 1388 16:28
سامرا چرا سامرا شد؟ سامرا کنار رود دجله بنا شده و به همین خاطر آب و هوایی مطلوب داره. کمتر بودن درد و بیماری، گوارایی آب دجله، خنکی و مطلوب بودن هوا از خصوصیات سامراست. (دلایل امام هادی (ع)) و بعد این شهر رو خلیفه عباسی برای نظامی و لشکریان خود ساخت تا حسابی بهشون برسه! نام مخفف این شهر "سُر من رآه" (شاد شد...
-
آخرین شب تو نجف
سهشنبه 27 مردادماه سال 1388 22:14
سرکوه بلند فریـادکـردم علی شیر خدا را یاد کردم علی شیر خدایا شاه مردان دل ناشاد ما را شاد گـردان بیاکه بریم به مزار ملاممدجان مزارمـولاعلـی آن شـاه مردان علی شیرخدا دردم دوا کن منـاجـات مـرا پیش خـدا کن چراغ آسمون نذردل تــو هر جا عاشق دردش دوا کن بیاکه بریم به مزار ملاممدجان مزارمـولاعلـی آن شـاه مردان بگیریـم دامـن...
-
یاد ایام.......
سهشنبه 27 مردادماه سال 1388 19:18
به گزارش خبرنگار "سرویس فضای مجازی " خبرگزاری فارس، وی سال 1226 هجری شمسی درکاشان به دنیا آمد و در 13 سالگی به تهران رفت و در دارالفنون به تحصیل پرداخت. ناصرالدین شاه در سال 1259 هجری شمسی، غفاری را به عنوان نقاش باشی مخصوص خود به دربار برد و او را کمال الملک نامید. کمال الملک سپس تحصیلات هنری خود را به مدت...
-
وزیر زن و سایت آینده
سهشنبه 27 مردادماه سال 1388 19:12
هی (هی خدا)! یه وقتی مهندس موسوی اومد دانشگامون واسه انتخابات، اومد گفت ما حتما وزیر زن خواهیم داشت .... بعدم نماینده ی خانما (ببینید خانما .... بخونید فمینیستا) کلی حرف زد ........ آقایی هم که جلوی ما بود آخرش جو گرفتشو کلی دست (نماینده خانما رو/ چون اگه میخواست واسه مهندس دست بزنه لااقل یه وقت دیگه هم دست و کف و سوت...
-
شب مبعث در نجف
سهشنبه 27 مردادماه سال 1388 15:24
شب مبعث بود. میشد شب آخری که نجف هستیم. نجف شلوغتر از شب قبل به نظر میرسید. توی راه رسیدن به حرم یعنی تو بازار، مامورای امنیتی عراق تکه به تکه وایساده بودن. البته به همون نسبت که جمعیت اومده بود اونا هم بودن. ورودی حرم بیشتر میگشتن. دور حرم (بیرون حرم)، مردم عراق از نقاط دور و نزدیک اومده بودن و روی زمین برای خودشون...
-
تفسیر حروف ابجد
دوشنبه 26 مردادماه سال 1388 20:10
عثمان بن عفان از پیامبر اکرم پرسید: تفسیر حروف ابجد چیست؟ پیامبر فرمود ند : " تفسیر ابجد را بیاموزید، زیرا در آن نکات عجیبى است. واى بر عالمى که پیوسته با این حروف سر و کار دارد، و تفسیر آنها را نداند ." سپس آنها را به این ترتیب تفسیر نمود : "الف - آلاء اللّه ، حرف من اسمائه الف نشانه نعمتهاى الهى و...
-
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را
یکشنبه 25 مردادماه سال 1388 17:17
(خروج طلحه و زبیر بر امام (ع) و اجازه گرفتن از آن حضرت برای خروج و آزادی آن دو از طرف): بقول جورج جرداق: "کجا هستند نویسندگان حقوق بشر تا حقوق بشر را درعمل بفهمند نه در سخنرانی و خطبه و مراسم و سازمان ملل و یونسکو که همه دروغند." دکتر علی شریعتی از "علی، مکتب، وحدت، عدالت"
-
مسجد کوفه
یکشنبه 25 مردادماه سال 1388 17:12
توی مسجد کوفه، حاجی همه رو یه جا جمع کرد و گفت: همین جا بشینید و اعمال رو همین جا انجام بدید. (72 رکعت نماز/شامل نماز زیارت، نماز مقام، نماز تحیت، نماز هدیه) حاجی همین طور دعاهای مقام ها رو میخوند و ما هم نمازها رو میخوندیم. تا رسید به معرفی محل شهادت امام علی (علیه السلام) ....... حاجی تعریف کرد که برخلاف گفته های...
-
نجف
یکشنبه 25 مردادماه سال 1388 10:14
در مورد کوفه نوشتم، اما نجف: سه بخش نجف: 1- دریای (دریاچه) نجف: همونطور که نوشتم به علت خشک شدن آب دریایی، این منطقه نجف نامیده شد. البته هنوز هم مقدار کمی از آب اون مونده. (فصلی هستش اما فکر نکنم خشک خشک بشه) این دریاچه خصوصیتی داره و اون اینه که موقع بارش بارون، با برخورد قطرات با سطح دریاچه، "دُر" بوجود...
-
نجف
یکشنبه 25 مردادماه سال 1388 10:10
در مورد کوفه نوشتم، اما نجف: سه بخش نجف: 1- دریای (دریاچه) نجف: همونطور که نوشتم به علت خشک شدن آب دریایی، این منطقه نجف نامیده شد. البته هنوز هم مقدار کمی از آب اون مونده. (فصلی هستش اما فکر نکنم خشک خشک بشه) این دریاچه خصوصیتی داره و اون اینه که موقع بارش بارون، با برخورد قطرات با سطح دریاچه، "دُر" بوجود...
-
کوفه
جمعه 23 مردادماه سال 1388 16:43
نجف: نجف ررو میشه دو قسمتش کرد: کوفه و نجف کوفه: کوفه، اکنون یکی از قسمت های نجف مثل شهر ری و تهران هستش. کوفه رو میشه یه شهر قدیمی (بر طبق روایات) نامید و اینو میشه از مسجد کوفه و سهله دریافت. مسجد سهله: شامل خانه ی امام زمان(عج)، مقام ادریس، مقام امام سجاد(ع)، مقام امام زمان(عج)، و .... و محل عبادت تمام پیامبران....
-
از همه چی!
چهارشنبه 14 مردادماه سال 1388 22:38
۱- فردا شب، شب برات هستش..... یکی از سه شب مهم: شب لیله الرغائب، شب برات، شب قدر.... واسه منم دعا کنید...... 2- بلاخره انتظار تموم شد و امروز دکتر رفت مجلس و مراسم تحلیفش برگزار شد. از لج و لجبازیشم خوشم اومد وقتی گفت که نه تشرای بعضیا رو میخوایم نه تبریک اونا رو.... 3- جناب میر حسین شاید یادش رفته اما حداقل من یادمه...
-
حرم مولا علی(ع)
دوشنبه 12 مردادماه سال 1388 22:16
توی حرم مولا که رفتم یه جورایی مث اینا هم یادم اومد.................... غرقه بحر گنهم یا علی، رو سیهم رو سیهم یا علی من ز ازل تا به ابد زان دو چشم ، منتظر یک نگهم یا علی روشن و گرم از نظر لطف، توست شام گهم صبح گهم یا علی تیغ تو را بوسه دهم پا نکشم سر بنهم، تیغ تو را بوسه دهم وز هلاک پا نکشم سر بنهم یا علی تاج سرم خاک...
-
خصم گر سنگ ببارد به سرم نیست غمم ........
دوشنبه 12 مردادماه سال 1388 12:24
واسم جالب بود، حرم امام علی(ع) یه دیوار بلند داشت، میگن به خاطر جلوگیری از تخریب دوباره، واسه حرم یه دیوار 17 متری ساختن .................... یاد اون شب عاشورا افتادم که یکی گفت: همه ی اونچه که روز عاشورا اتفاق افتاد به خاطر این بود که اینا بچه های حیدر بودن و گفتن حیدری هستیم........ یاد اون قسمت از اخراجی ها یک که...
-
پنهان - شعری از مولانا
یکشنبه 11 مردادماه سال 1388 09:47
این جا کسی است پنهان دامان من گرفته خود را سپس کشیده پیشان من گرفته این جا کسی است پنهان چون جان و خوشتر از جان باغی به من نموده ایوان من گرفته این جا کسی است پنهان همچون خیال در دل اما فروغ رویش ارکان من گرفته این جا کسی است پنهان مانند قند در نی شیرین شکرفروشی دکان من گرفته جادو و چشم بندی چشم کسش نبیند سوداگری است...
-
به سوی حرم
یکشنبه 11 مردادماه سال 1388 09:42
اتوبوس به سمت هتل پیش میرفت........ حاجی هم داشت مداحی میکرد........ توی همون حال اول گنبد مولا علی(ع) رو دیدیم........ بعد هم قبرستان دارالسلام، بزرگترین قبرستان روی زمین رو..... ساعت 11 به وقت عراق به هتل رسیدیم........ نماز رو همون جا وسط هتل خوندیم.... بعد اتاق ها رو تقسیم کردن........ افتادیم طبقه ی دوم.............
-
نجف چرا نجف شد؟
یکشنبه 11 مردادماه سال 1388 09:31
میگن توی طوفان نوح، پسر نوح به کوهی بلند فرار میکنه....... (هود/43) بعد طوفان ملت به خاطر کوه بلند، نوح رو آزار و اذیت میکردن، کوه به همین خاطر متلاشی میشه و به دریا ونیزاری تبدیل میشه......... که بهش "بحر النی" میگفتند.... دریا خشک میشه و از مقدار کمی از اون باقی میماند (دریای نجف) .... بعد هم در طی دوران...
-
تو راه نجف
شنبه 10 مردادماه سال 1388 21:48
تو راه نجف بودیم، داشتم فکر میکردم چی شد اومدم اینجا که یاد فرمان فتحعلیان و محمد رضا آغاسی افتادم: توی نجف یه خونه بود، که دیوارش کاهگلی بود، اسم صاحاب اون خونه، مولای مرداعلی بود، نصفه شبها بلند میشد، یه کیسه داشت که برمیداشت، خرما و نون و خوردنی، هر چی که داشت تو اون میذاشت. راهی کوچه ها میشد، تا یتیمها رو سیر کنه،...
-
به سمت نجف اشرف
شنبه 10 مردادماه سال 1388 18:48
ایست های بازرسی: توی راه ایست های بازرسی نیروهای عراقی با فاصله قرار داره (ایست های بازرسی قبلا دست آمریکاییا بوده) ....... بعضی جاها هم باید پرده های یک سمت اتوبوسو کنار بزنی تا بهت گیر ندن و نگن که تروریستی.......... بعضی جاها مثل سامرا باید از اتوبوس پیاده شی تا بگردنت بعد اجازه ورود بهت بدن.......... یه ماشین...
-
گزارش العربیه از دادگاه متهمان
شنبه 10 مردادماه سال 1388 16:50
به گزارش فارس، شبکه "العربیة " گزارش داد که "محمد علی ابطحی " عضو روحانیون مبارز اعتراف کرد، تظاهراتی که در پی اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری در ایران برپا شد«اقدامی اشتباه در جهت ایجاد بیثباتی در کشور» بود. این شبکه خبری همچنین گزارش داد که محاکمه یکصد نفر از متهمان که در تظاهرات اعتراضآمیز...
-
پایان گمرک عراق
شنبه 10 مردادماه سال 1388 16:42
خب بعد اون که از گیر آمریکاییا رد شدم، رفتم پیش کاروان که روی نیمکت ها نشسته بودن....... مثل اینکه همه نگران من بودن! نشستم پیش حاج آقا ......... مامور آمریکایی داشت از دخترای کاروان اثر انگشت میگرفت....... همه گفتن ترسیدیم رفتی! از حاج آقا رشتشو پرسیدم، گفت: استاد برق بوده اما الان داره تفسیر نهج البلاغه درس میده!...
-
ای کافران - شعری از مولانا
شنبه 10 مردادماه سال 1388 10:14
ای عاشقان ای عاشقان من خاک را گوهر کنم ای مطربان ای مطربان دف شما پر زر کنم ای تشنگان ای تشنگان امروز سقایی کنم وین خاکدان خشک را جنت کنم کوثر کنم ای بیکسان ای بیکسان جاء الفرج جاء الفرج هر خسته غمدیده را سلطان کنم سنجر کنم ای کیمیا ای کیمیا در من نگر زیرا که من صد دیر را مسجد کنم صد دار را منبر کنم ای کافران ای...
-
اتاق آمریکاییا تو گمرک
جمعه 9 مردادماه سال 1388 21:28
خب بعد اینکه وارد خاک عراق شدیم، یه جر و بحث حسابی با چرخ دارای عراقی کردیم، بعد بارامونو به اونا دادیم........ ذو ردیف سایه بون بود که اون یکی که سمت راست بود نیمکت هایی داشت برای ورود به عراق ........ و اون سمت چپیه واسه برگشت بود....... روی نیمکت ها نشستیم..... نظامی ای که به نظر میرسید ایرانی باشه اومد و گذرنامه...
-
گمرک عراق زیر چکمه های آمریکایی ها- مرز زرباطیه
پنجشنبه 8 مردادماه سال 1388 12:22
گمرک عراق که روبروی گمرک ایران (مهران) هست بهش میگن: زرباطیه اینجا یکی از سه جایی هستش که آمریکاییا رو توی این یه هفته تو عراق دیدم........ دو جای دیگه اش آمریکاییا نزدیک بغداد (میگفتن نزدیک پایگاهشون) بودن........ اونم جوری خودشون مجهز کرده بودن و با خودروهاشون رژه میرفتن که فکر میکردی الان میخوان یه جا رو...
-
صف برای ورود به عراق
چهارشنبه 7 مردادماه سال 1388 22:42
اگر از دردسرای پشت ساختمون گمرک که رو به عراق بود بگذریم (هر که پر طاووس خواهد جور هندوستان کشد) ............. میرسیم به خروج واقعی از ایران........ پشت یه در بر حسب شماره صف کشیدیم، در به دیوار اداره که مرز هم بود نزدیک بود........ یه در به همراه یه سازه فلزی و یه سقف که متصل میشد به سایه بونا ...... که مردها از...
-
جوابی بر یه جواب قدیمی / کربلا رو عشقه
چهارشنبه 7 مردادماه سال 1388 07:22
بسیجی عاشق (کربلاست) و کربلا را تو مپندار که شهری است درمیان شهرها ونامی است در میان نام ها. نهُ کربلا حرم حق است و هیچ کس را جز یاران امام حسین (ع) راهی به سوی حقیقت نیست کربلا ما را نیز در خیل کربلاییان بپذیر ما میاییم تا بر خاک تو بوسه زنیم و آنگاه روانه دیار عشق شویم.(شهید آوینی) اینو سال 82 گذاشته بودم توی...
-
شما بی خیال شید......
چهارشنبه 7 مردادماه سال 1388 06:58
از این خوشم اومد.....: ...........اگه می بینی از احمدی نژاد طرفداری میکنم چون واقعا مظلوم واقع شده. در ضمن موسوی را چه کسانی حمایت میکنند؟ اکثرا واخورده های اجتماع هستند، شما هنوز تو دنیا نبودی؛ که ما همراه انقلاب بودیم و هستیم و نمی گذاریم به دست نامردها بیفتد............ اینو از یه جایی کپیدم که اگه آدرس بدم میرم...
-
دوست عزیز وقت رفتنه! حاضری؟
سهشنبه 6 مردادماه سال 1388 22:21
(الانه چند نفر پیدا میشن میگن: خدایی که زندگی آفرید چرا مرگ؟ ..... اینا نخونن.......) ساعتی را تصور می کنم که عزرائیل میاد پیشمو، می گه: "پاشو! وقت رفتنه."
-
گمرک مهران - پشت مرز عراق
سهشنبه 6 مردادماه سال 1388 20:04
و........... گمرک مرزی ایران (مهران) هوا خیلی گرم بودش..... روی در و دیوار قسمت مرکزی گمرک توصیه های بهداشتی نوشته شده.... مثل: - در جاهای خیلی شلوغ رفت و آمد نکنید... - اگر حتی تا یک هفته پس از مراجعت از عراق دارای علائمی مانند: شوزش چشم، اسهال و... بودید، به مراکز بهداشتی مراجعه کنید.... هوا گرم بود...... از همون جا...