-
تا نیاید گل نرگس زندگی دشوار است...
سهشنبه 23 تیرماه سال 1388 20:10
بت ها دوباره سربرافراشته اند تبرت کی فرود خواهد آمد؟ هرگونه برداشت پای خودتون.... اما بت ها دوباره سر برافراشته اند...
-
تقلب تقلب؛ تقلبت مبارک....
سهشنبه 23 تیرماه سال 1388 12:34
چند سال پیش بود که موضوع تقلب؛ تو امتحان فوق تخصص پزشکی مطرح شد؛ هنوزم کسایی هستن که میگن تو اون امتحان کسایی که قبول شدن هیچ وقت استحقاق (چقدر خفنه این کلمه) اینو نداشتن که برن تو اون کلاسا درس بخونن..... چند سال پیش بود که مجله همشهری جوان با یه سری از دانشجوها مصاحبه کرد که یه تقلب سازمان یافته رو سر کنکور ارشد...
-
قضاوت کنید!
دوشنبه 22 تیرماه سال 1388 22:46
چند نفری رو میشناختم که وقتی دو فیلم تبلیغاتی دکتر پخش شد؛ گفتن میخوایم به دکتر رای بدیم.... نظرشونم با هیچ چیزی عوض نشد؛ و با مخالفا بحث میکردن..... چند نفری هم بودن که فیلمای تبلیغاتی دکتر رو ندیدن و گفتن: اینا همش خالی بندیه؛ فقط میرحسین ... شما قضاوت کنید....
-
بدون شرح
دوشنبه 22 تیرماه سال 1388 13:05
مثل جدش صبر نامحدود دارد این علی قصد بسط دولت موعود دارد این علی آن علی را بعد احمد بوذر و مقداد بود از نژاد احمدی، محمود دارد این علی
-
شعری به مهندس میرحسین موسوی
دوشنبه 22 تیرماه سال 1388 11:13
یکی از دوستان ( اویتا ) دیشب شعری واسه ما (بنده و یکی دیگه) خوند که شعرو ازش گرفتم تا اینجا بتایپمش..... اینم شعر: سبز ریاکار تویی مهر و عدالت منم طالب اکبر تویی طالب رهبر منم تشنه ی قدرت تویی تشنه ی خدمت منم عاشق مدرک تویی عاشق ملت منم با حفظ انتقادات از دکتر: فقط محمود مورینیو
-
روایتی از رای خودم و ۴ نفر دیگه
یکشنبه 21 تیرماه سال 1388 19:51
شب انتخابات بود؛ داشتیم حرف میزدیم که رسیدیم به این که ۴ سال قبل کی به کی رای داده؟ یکی (معدل الف بود) گفت: من افتخار میکنم تا حالا سه بار به دکتر رای دادم و میدم. کف کردم..... یکی دیگه (خراسانی بود)گفت: من بار اول به کروبی رای دادم؛ گول پول دادنشو خوردم...خیلیا اونجا بهش رای دادن... بار دوم به دکتر... فردام ایشالا به...
-
بیانیه آیت الله مکارم درباره کشتار مسلمان در چین
یکشنبه 21 تیرماه سال 1388 18:21
بیانیه آیت الله مکارم شیرازی در خصوص کشتار وسیع مسلمان چین: بسم الله الرحمن الرحیم اخبار وحشتناکى که از ایالت سین کیانگ چین درباره کشتار وسیع و سرکوب مسلمانان این منطقه منتشر شده است موجب تأسف شدید هر مسلمان و انسان آزادهاى است . این منطقه که در غرب چین واقع شده و تقریباً یک ششم مساحت چین را تشکیل مىدهد، اکثریت...
-
بدون شرح....
یکشنبه 21 تیرماه سال 1388 12:53
دیشب به سرم هوای دگر افتاد در خواب مرا سوی خراسان گذر افتاد چشمم به ضریح شه والاگهر افتاد این شعر همان لحظه مرا در گذر افتاد با آل علی هر که در افتاد ور افتاد هر گونه برداشت سیاسی؛ اجتماعی؛ مذهبی؛ فرهنگی؛ اقتصادی و... پای خودتون!
-
روایتی از یک شب ... قسمت دوم
یکشنبه 21 تیرماه سال 1388 10:03
.......... (رفتن بیرون خوابگاه) رفتم بخوابم؛ که باز سر و صدایی در هم بر هم از دور میومد... رفتم تو راهرو؛ بروبکس داشتن بحث میکردن که اینا چرا اینجوری میکنن؛ مگه امتحان ندارن؟ .... خبر رسید که شیشه ی سرپرستی خوابگاه و دو تا محفظه ی چراغ رو شکوندن... داشتم میرفتم بخوابم که باز برگشتن اما اینبار رفتن یه فاز دیگه؛ سر وصدا...
-
روایتی از یک شب ... قسمت اول
شنبه 20 تیرماه سال 1388 16:15
زمان: میشه ۲۴ خرداد ماه ساعت حدود ۱ شب / شب امتحان مکان: خوابگاه هم اتاقیم جوری از رو تخت پرید پایین که فکر کردم؛ براش اتفاقی چیزی افتاده یا زلزله اومده ... ساعتم که نزدیکای یکه: پس از اذان و نماز صبح هم قاعدتا نباید خبری نباید باشه.... خیر سرمون یه شب زود خوابیدیما! دهه این صدای با حال چیه میاد؟!!!!!! شبیه ی یک گروه...
-
سید مظلوم دوم کیست؟!!!
جمعه 19 تیرماه سال 1388 23:41
زمان: یکی از روزای اردیبهشت ۱۳۸۸ مکان: آمفی تئاتر دانشکده علوم اداری و اقتصادی دانشگاه فردوسی حدودا آخرای جلسه بود... داشتیم از گرما مث مرغ سوخاری می شدیم که صداهای تازه به گوشمون رسید: سه سید فاطمی؛ خمینی خاتمی موسوی هنوزم که هنوزه دارم از خودم و ملت می پرسم که رهبری این وسط چی شد؟؟؟ جناب میرحسین که گفت رهبری از...
-
روایتی داغ از شب آخر
جمعه 19 تیرماه سال 1388 12:43
شب آخر بود؛ مناظره ها هم تموم شده بود... میشد شب دفاعیات دکتر......... حدودا طرفدارای میرحسین؛ دیدن دفاعیات رو تحریم کرده بودن (تقریبا نبودن).......؛ نود سیاسی رو هم دیده بودن؛ اما فراتر از نود رو ندیده بودن.... بعد از دفاعیات تصمیم بر این بود که یه شعاری بدیم و آروم بریم پی کار خودمون.... دفاعیات تموم شد؛ رفتیم طبقه...
-
روایت خالی
پنجشنبه 18 تیرماه سال 1388 11:26
جایی توی کتاب قلعه حیوانات اثر جرج ارول این طوری اومده؛ (بعد از اینکه خوکها به رهبری ناپلئون روی دو پا وایسادن که خلاف قوانین اولیه انقلاب حیوانات بود...) ... برای یکبار در زندگی بنجامین (الاغ مزرعه) حاضر شد که از قانونش عدول کند. با صدای بلند چیزی را که بر دیوار نوشته بود خواند. بر دیوار دیگر چیزی جز یک فرمان نبود:...
-
روایت بی روایت
پنجشنبه 18 تیرماه سال 1388 06:41
۱-شاید دلیل خوبی نباشه که رای نیاوردن کسی رو انداخت گردن کس دیگه ای؛ اما وقتی دوستان رای نیاوردن کسی رو میندازن پای(پا یا گردن؟) کس دیگه خب چرا من اینکار رو نکنم!!!!!!!....... یه روز به یکی از بچه های هم راهرویی گفتم به کی رای میدی؟ گفت: به میرحسین گفتم: چرا؟ یه سری دلیل اورد... آخرشم گفت من تا حالا به هر کی رای دادم...
-
عمه سادات بی قراره....
چهارشنبه 17 تیرماه سال 1388 11:26
سرنی در نینوا میماند اگر زینب نبود کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود اللهم فک کل اسیر/ اللهم رد کل غریب....................
-
روایتی از استفاده ابزاری! از رنگ سبز
سهشنبه 16 تیرماه سال 1388 18:27
قبل از امتحان بود؛ دیدم چند تا از طرفدارای میرحسین بلاخره دستبند سبزو بستن به دستشون... چه عجب خسته نباشن؛ بلاخره انتخابشونو کردن. نشسته بودم نزدیک یکیشون... وسطای امتحان؛ استاد رو صدا زد...... استاد اومد؛ طرف سوالشو پرسید...... ...جوابای استاد که تموم شد؛ طرف دستبند رو به استاد نشون داد و گفت: هوامونو داشته باش......
-
کلاس خوشحالی (=زنگ تفریح یا ساعت خالی بین کلاسها)
سهشنبه 16 تیرماه سال 1388 17:02
به قول آن شاعر تهیدست پیر که در بازار زندگی میکرد چو فیل! به در آسمان ها رفتیم روزی بکردیم با کبوتران بازی! حرف ها شنیدیم بسیار دیده ها کردیم بسیار آنها می رفتند در آسمان ها آرام بسوی کهکشان ها در آنجا همه دیوانه بودند ولیکن ما دیوار وار گشتیم!!!!!!! ....................... توضیحی نداره!!!!!!!!!!!
-
تاملاتی پیرامون سیب زمینی یا روایتی از یه سایت
سهشنبه 16 تیرماه سال 1388 10:26
اصولا اگر سیب زمینی در ایران کاشت نمی شد؛ اون وقت بعضی سایتای خبری باید اعلام میکردن مثل سواموی شرقی هیچ خبر مهمی برای درج کردن ندارن و در سایتشونو باید تخته میکردن!.... الحمدلله که ملت خودشون دیدن نصف سیب زمینیا خرابه....... شایدم سیب زمینی جدیدا مث پیازایی که سوزوندنشون قدرت سوزوندن داره!!!!!!!!!؟ (از کی تا حالا؟)...
-
تک روایت راوی
سهشنبه 16 تیرماه سال 1388 06:20
مهندس داشت میگفت: رهبری کشور رو سال ها از دست کودتاها و آشوب ها نجات داده و ... (من طرفدار ولایت فقیه ام و از این جور چیزا ...) (نقل به مضمون) یکی اون وسط داد زد: رهبری؛ رهبری؛ رفراندوم! سکوت مهندس ..... بالاخره کدوم درسته؟!!!!!!!
-
خدا رو شکر انتخاباتی شد و ...
دوشنبه 15 تیرماه سال 1388 17:14
خدا رو شکر انتخاباتی شد و ما فهمیدیم دنیا دست کیه؟!!!!!!!!!! (جواب: هنوزم با این همه راهپیمایی علیه خدا٬ دست خداست. ) فهمیدیم چه کسایی که لاف ولایت فقیه میزنن چطور آخرش زیر پرچم ولایت بعضیا! سینه زدن! فهمیدیم کیا با اسم بسیج و بسیجی دارن خوش میگذرونن و حال میکنن و به بعضیا خدمت می کنن. فهمیدیم کیا واسه یه چپ و راست...
-
مژدگانی ای خیابان خوابها میرسد ته مانده بشقاب ها
دوشنبه 15 تیرماه سال 1388 12:36
عید میلاد حضرت امیرالمومنین حیدر (علیه السلام) مبارکتون باد...... دشمنی خویشاوندان؛ دردناک تر از گزیدن عقرب هاست.... امام علی (علیه السلام) غررالحکم/ ش۶۲۴۳
-
... پاسخ میدهد!!!
دوشنبه 15 تیرماه سال 1388 10:50
به نام خدای غیر اختصاصی! ۱-اینا که نوشتم تا اینجا همش خاطره بود. نه هیچ چیز دیگه. ۲-دلایل اون وبلاگ رو یه عده تو وبلاگ و سایتاشون رد و نقد کردن؛ اینا رو هزار بار خوندم و واسم گفتن. ۳-من اعتماد کاملی به اون صدا و سیما ندارم. چون: یه سری از واقعیات رو نمگیه.... مثلا دو روز اول بعد انتخابات.... به بی بی سی هم اعتمادی...
-
روایتی از یه رای
یکشنبه 14 تیرماه سال 1388 22:45
یکی میگفت واسه این به موسوی رای دادم که: یکی دیگه یه شب خواب دیده بود که: شبی سیدی به خوابم اومد و گفت: به موسوی رای بده؛ که رای بهش پیروی از فلان و فلانه..... (قابل توجه بعضیا) ----- البت حاجیمون قبلان هم خواب دیده بودن عید سه سال پیش جنگ میشه!!!!! ادامه دارد........
-
روایتی معتبر از یه انتخابات
یکشنبه 14 تیرماه سال 1388 18:33
بین احمد و امید (دو تا هم اتاقی) بحث بالا گرفت... قرار بود یکیشون فردا صبح بره بیرون یه کار مشترک رو انجام بده... قرار شد یه انتخابات با حضور ۶ نفری که داخل اتاق بودندبرگزار شه. چون به غیر اون دو تا کسی از قضیه نفعی نمیبرد بی خیال رای گیری شدیم. پس گفتن بریم اسم دو طرف رو روی کاغذ بنویسیم؛ یکی یه برگه رو برگه داره؛...
-
روایت راوی
یکشنبه 14 تیرماه سال 1388 10:21
اینم استدلال یه دانشجو: احمدی نژاد در تمام نظرسنجی های اینترنتی اول نبوده؛ چطور الان اول شده؟؟؟ راستی چند درصد مردم ایران اینترنت دارن؟ چند بارمیشه توی یه سایت رای داد؟ من که فقط توی یه سایت رای دادم. اونم یه بار. شما چی؟ پ.ن: روستاها بعضیاشون اینترنت ندارن ولی دیدم ملت ماهواره دارن!!! ادامه داره........
-
روایت معتبر بعدی
شنبه 13 تیرماه سال 1388 15:09
یه روایت معتبر دیگه: واسم جالب بود این چه جور پارچه سبز بستنیه که دیروز حتی کاغذی رو که روش اسم حضرت فاطمه(س) بود و ملت چسبوندن روی در اتاقاشون؛ از طرف پخش کننده نگرفت. پارچه سبز راستی واسه چی بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ادامه داره.......
-
کجای دنیا نوشته .... یک روایت فوق معتبر
جمعه 12 تیرماه سال 1388 23:04
صحنه ندارد. روایت فوق معتبر در حد تاریخ بیهقی زمان: ۲۵ خرداد (عصر طرفای غروب) مکان: خوابگاه (فضای باز) خسته و داغون میومد طرفمون. اومد گفت: داشتم امتحان میدادم .. یکی اومد برگه رو از زیر دستم کشید پارش کرد.... میشناختمش .... برم لوش بدم خوبه؟ (گفتیم: دانشجو در برابر دانشجو نیست.)... من به میرحسین رای دادم اونم به...
-
بی وطن
جمعه 12 تیرماه سال 1388 19:40
اینم مال غروب جمعه ای که دیگه بر نمیگرده..... سر چشمه نشینم یا سر سنگ جان اگر یادت کنم دل میشود تنگ اگر یادت کنم آن هم ز پیری دعایی میکنم هرگز نمیری ادامه داره..........
-
ایران آرامش میخواهد دعا کنید(۱۵) - روایت با حال
جمعه 12 تیرماه سال 1388 18:31
صحنه ی بیست و چهارم: زمان: ندارد مکان: ندارد ملت خسته شدن از شلوغی باور ندارید؛ برید بپرسید. یه سرم به خیابونا بزنید از ملت سوال بپرسید بد نیس! بیست و پنجم فحش های دانشجوها شروع شد از طرف خود هواداران میرحسین به میرحسین. یعنی چی ریختن تو کلاسو برگه یکی دیگه رو پاره کردن؟ ملت همه مث شما خرپول نیستن... میخوان برن...
-
ایران آرامش میخواهد دعا کنید(۱۴) - روایات معتبرتر
جمعه 12 تیرماه سال 1388 12:22
صحنه ی بیست و دوم: زمان: اردیبهشت ماه مکان: آمفی تئاتر دانشکده علوم اداری و اقتصادی نماینده یکی از گروه های غیر دموکراتیک! دانشگاه داشت می رفت بالای سن. جیغ و داد شروع شد. شعار ها از درود بر موسوی رسید به درود بر مخالف من ! سالن گرم بود؛ گرمتر شد.... جیغ و دادها با رسیدن نماینده غیر دموکراتیک! گروه به بالای سن بیشتر...