ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
خدا بعضی اوقات بد جور امتحان می گیره ... اینقدر سخت که نمیشه بدون کمک پاس ش کرد.
دارم میرم مشهد ... یه مدت باز هم نیستم!
بعضی اوقات حس می کنین که کسی دور و برتون نیست، دوستاتون هم دیگه دور و برتون نیستن،
اوج تنها بودن رو حس می کنین،
خیلی ناراحت هستید و انبوه مشکلات رو روی دوشتون حس می کنید،
اما یادتون باشه، همیشه خدایی هست که می تونه تموم ورق ها رو برگردونه و دنیا رو زیر و رو کنه و تموم درهای بسته رو باز و ذهن های آماده جنگ با شما رو دوست شما کنه،
یادم باشه وقتی خدا ورق ها رو در آخرین لحظه برگردوند، همیشه ممنومش باشم.
خدایا شرمنده تم که بعضی اوقات تو رو از خاطرم بردم...
پ.ن.1: بلاخره درسم تموم شد. از اواخر هفته بعد، خدا بخواد، داستانی که داشتم می نوشتم رو ادامه میدم.
پ.ن.2: اللهم عجل لولیک الفرج