روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!
روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!

جوکر

چند شب پیش به اصرار بنده خدایی، نشستم فیلم joker رو دیدم. از این فیلم های سیاه و اعتراضی خوشم نمیاد. آخریش شاید "ابد و یک روز" بودش که دیده بودم، شایدم "شکاف".

گاتهام، شهر زندگی این افراد اینقد کثیف و سیاه بودش کلا نمی شد بهش گفت شهر! همه جا رو پلاستیک های سیاه آشغال فرا گرفته، همه جا پر از دیوار نوشته ست حتی توی اتاق استراحت استدیوی طنز!

هیچ کس هیچ جا امنیت نداره، پسر بچه ها جوکر رو می زنن، سه جوون با تحصیلات بالا به دختری توی مترو تیکه می ندازند، جوکر توی مترو کتک می خوره، همه اسلحه دارن....

هیچ کس از سطح مردم عادی جامعه، حتی سعی هم نمی کنه بخنده!

سازنده های هالیوودی فیلم مث یه آسیب شناس و جامعه شناس عمل کردن، آخر و عاقبت این ماجراها، میشه آشوب خیابونی... چیزی که توی آمریکا هم اتفاق افتاد ولی کسی از دولتمردا بهش توجه نکرد.


اینقد فیلم سیاه بودش که بعد دیدنش، حالم گرفته بودش.

این روزا شرایط دنیا مثل شرایط شهر زندگی جوکر، گاتهام هستش، اما به جوکر نیاز نداره، به پایان مشکلات نیاز داره!