روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!
روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!

بارون

دوستی قدیمی دارم که اون سال های اوائل دانشجویی مون اومده بود خوابگاه دیدنم. وقتی که سوار اتوبوس شد که برگرده هوا با این که گرم بود و وقت بارون نبود، هوا بدجور بارونی شد...


داشتم بادباک باز رو می خوندم وقتی که حسن سوار خودرو پدر امیر شد و رفت که اصلا همو نبینن دیگه، با این که امیر نه ناراحت بود نه خوشحال، بازم هوای داغ و تابستونی کابل بدجور بارونی شد...


دیشب هم هوای شهر بارونی شد، توی تاکسی داشتم فکر می گردم که یعنی کی داره میره و دل کی گرفته که هوا بارونی شد ...


پ.ن.۱. خدایا شکرت که بلاخره بارون اومد...


پ.ن.۲. و به خاطر شماست که باران می آید (زیارت جامعه کبیره) اللهم عجل لولیک الفرج

کمی دیرتر

فرض کنید آخر مجلس  جشن نیمه شعبان که توش از انسان های عادی تا مسئولین دولتی و غیر دولتی و حتی فردی از مبارزان چریک هستن و همه دارن ذکر "آقا بیا" میگن، جوونی ذکر لبش "آقا نیا" باشه، چی میشه؟

داستان کتاب "کمی دیرتر"سید مهدی شجاعی، هم از اینجا شروع میشه، از جایی که همه در مجلس جشن نیمه شعبان همراه با مداح میگن آقا بیا و جوانی می گوید آقا نیا. جایی که هر کسی ادعای دینداری می کنه اما وقت عمل خبری ازشون نیست... کتابنگاهی کاملا متفاوت و نقادانه به فضای انتظار جامعه داره. اون قدر گیرا نوشته شده که کتاب رو بی وقفه خوندم و به خودم فکر نکنم که چی کاره م وقت عمل ....


پ.ن.1: انسان ها رو فقط میشه توی سختی شناخت که کی راست میگه و کی دروغ میگه ... یکی میشه حبیب بن مظاهر و یکی هم میشه عبدالله بن حر جعفی که درخواست امام حسین (ع) رو برای کمک رد کرد.


پ.ن.2: کتاب رو میشه از اپلیکیشن فیدیبو خرید.


حا سین نون

به تازگی رمانی خوندم به نام 'حا سین نون' نوشته سید علی شجاعی....

روایت و نثر زیبای و دقیق بودن تاریخ نگاری نویسنده موجب شد که کتاب رو با علاقه بخونم....
همچنین کتاب به خوبی چرایی صلح امام حسن .ع رو با معاویه شرح میده و در انتهای داستان به شهادت امام .ع. و به گفتگوی دو برادر، از زبان قاسم بن الحسن می پردازه ...

هفتم صفر، شهادت امام حسن مجتبی.علیه السلام. تسلیت ....


حقیقت تلخی از آن روزها

یکی از کتاب هایی که توی عید نوروز در عرض دو سه روز خوندنشو تموم کردم، "عباس دست طلا" بود. خاطراتی از زندگی حاج عباس علی باقری، تعمیرکار خودرویی که توی جبهه ها خودروها و آمبولانس ها و خودروهای زرهی، توپ و خلاصه همه چی رو تعمیر می کرده. این هم شیوه نوشتن این کتاب.


توی یکی از صفحات کتاب، به قسمتی رسیدم که مرتبط با نوشته های چند سال پیش این وبلاگ بود (دختران زنده به گور شده)  که متن اصلیش دست نوشته شهید احدی درباره دختران زنده به گور شده سونسگرد بود که یکی از کاربران اعتراض کرده بود که جایی این واقعه ثبت نشده. این هم شاهد تاریخی برای واقعیتی تلخ:

(عباس دست طلا در سوسنگرد به پیرمردی می گوید از دوران اشغال سوسنگرد توسط بعثی ها خاطره ای دارد:)

(پیرمرد) انگشتش را به طرف نه درختی می گیرد که نسبت به بقیه درخت ها فاصله کمتری از هم دارند، چشمهایش پر از اشک می شود:

- نه نفر منافق بودند. این ها توی شهر می گشتند. هر خانواده ای که دختر داشت، آن خانواده را به بعثی ها لو می دادند. آنان هم می آمدند و به دخترهای مردم، جلوی چشم پدر و مادرشان ت.ج.او.ز می کردند!

مخم سوت کشید، پشتم از عرق سرد یخ می زند. ستون فقراتم تیر می کشد! خدای من چه می گوید؟ امکان ندارد.

پیرمرد دارد همچنان با آب و تاب و صدایی شکسته و خش دار حرف می زند:از آن به بعد هر که دختری ولو خردسال داشت، توی هزار سوراخ مخفی اش می کردند تا دست اجنبی بهشان نرسد و ناموسشان پاک بماند، اما باز هم خیلی ها لو می رفتند. خودم دیدم بعثی ها دست و پای زن و شوهر همسایه را بستند و دختر دم بختشان را... ..

دیگر گوشم نیز دارد از کار می افتد. فقط می شنوم که پیرمرد دارد می گوید: خلخالی که آمد منافقان را شناسایی کرد و همه نه نفرشان را گرفت. به این نه تا درخت بست و تیرباران شان کرد.


پ.ن.1: کتاب بخوانید تا بدانید که اگر صدام تا تهران می آمد مطمئنا الان در نیویورک و لندن نبودید، شاید مانند یک داعشی در حال انفجار بودید!  و حالا اگر 1100 شهید مدافع حرم در سوریه نبودند، داعش و النصره و هزاران تکفیری دیگر همان جنایتی می کردند که بعثی ها با این ملت کردند!

پ.ن.2: مخم سوت کشید، اشک چشمانم جاری شد... چطور می شه که مبارزه برای خلق به ایرانی فروشی به بعثی میرسه؟؟؟

پ.ن.3: اللهم عجل لولیک الفرج


یه اتفاق

چند وقت پیش دو تا کتاب رو پشت سر هم خوندم!!! اتفاق عجیبی نیست، اما به نظرم رسید که دو کتاب که توسط دو تا نویسنده مختلف نوشته شدن به هم مرتبط هستند...


اولیش: "دختر پرتقالی" اثر یوستین گردر خالق کتاب های دنیای سوفی و دنیای نورا بود.

جان رد، پسری پانزده ساله نامه ای از پدرش دریافت می کنه، تا این جا هیچ چیز غیر عادی نیست. اما عجیب اینه که پدرش، جان الوا، حدود یازده سال قبل مرده. نامه پدر قبل از مرگش نوشته شده، پیدا می شود و ماجرا شروع می شود. پدر داستان دختر پرتقالی رو برای پسرش تعریف می کنه، دختری که گذشته رو به آینده ارتباط می ده. پدر در انتهای نامه از پسرش می خواد که با توجه به این که توی این دنیا جاودانه نیست و روزی ازش خارج میشه به این سوال جواب بده که اگر در ابتدای خلقت و پس از انفجار بزرگ بود دوست داشت به دنیا بیاد یا نه؟

به نظر می رسه این کتاب عقاید فلسفی خود یوستین گردر باشه.


دومیش: "نامه ای به یک دوست قدیمی" اثر شهید سید مرتضی آوینی بود.

کتابی کاملا متفاوت از سید مرتضی آوینی که نامه ای ادبی و زیبا هست از فردی که دنبال جاودانگیه به دوستش.


به نظرم نویسنده دوم، راه جاودانگی رو پیدا کردش و نیازی نداشته که مانند جان الوا ناراحت باشد که روزی این دنیا رو ترک می کنه ...


پ.ن.1: اللهم عجل لولیک الفرج

حواست به آیندگان نیز باشد...

در سال 2012، نورا 16 سالش میشه و نگران هستش، اونقدر نگران که به مطب یه روانشناس به نام دکتر بنیامین میره. نورا نگران آینده ست، آینده ای که انسان رقم می زنه. آینده ای که خودش، خانواده ش، دوستانش،  دولت کشورش، تروریست ها، سرمایه دارها و... می سازن!

در سال 2084 نووا، نوه ی 16 ساله نورا عصبانیه، چرا که نسل های قبل چیزی از طبیعت براش جا نذاشتن، زمینی بدون حیوانات، بدون درختان! زمینی که ساکنان خاورمیانه ش مجبور به کوچ به مناطق قطبی میشن. دیگه برفی در کار نیست و نروژ سرد و برفی تبدیل به منطقه بارانی شده!



 اولش فکر کردم این کتاب یوستین گردر چون در رابطه با محیط زیست هستش، خالی از مفاهیم فلسفی هستش، اما درون کتاب کلی از مفاهیم فلسفی وجود داشت و باز هم مثل "دنیای سوفی" داستان گویی خوبی داشت! توی کتاب یه ایرانی هم وجود داره. شوهر عمه مادربزرگ نورا که تاجر فرش هستش و یه انگشتر مرموز قدیمی رو به ارث گذاشته!


پ.ن.1: این کتاب به اسم "دنیای آنا" هم ترجمه شده. اول به ترجمه نگاه کنید بعد بخرید!

پ.ن.2: اللهم عجل لولیک الفرج


ماجرای یه زندگی

من اگر چند صفحه اول کتاب رو بتونم بخونم، تا تهش میرم، مثلا رمان کوری رو با نسخه پی دی اف، توی یه شب خوندم...

این بار با گوشیم "دختر شینا" رو  از طاقچه خریدم و روز دوم سوم عید خوندم! اینقدر نثر کتاب قشنگ بود که دراز کشیده، توی رختخواب، توی آشپزخونه موقع صبحونه خوردن، توی ماشین خوندمش!!! شروع به خوندنش که کردم، کتاب صوتی "دختر شینا" هم اومد ولی ترجیح دادم کتاب رو بخونم تا بشنومش.



تیزر سینمایی معرفی کتاب با بازی الیکا عبدالرزاقی و امین زندگانی رو هم ببینید:




پ.ن.1: سال نو مبارک.


پ.ن.2: اللهم عجل لولیک الفرج


از کجا آمده ام؟ آمدنم بهر چه بود؟

همیشه علاقه به فلسفه داشتم و دارم، اونقدر که توی دبیرستان می خواستم برم رشته علوم انسانی. متاسفانه جو حاکم اینه که شما وقتی ریاضی و فیزیک و شیمی ت خوبه، باید بری ریاضی! ولی در هر حالت فلاسفه رو دوست دارم و بعضی وقت ها نقدهایی بر فلسفه غرب رو می خونم. :)

دو روز پیش کتاب "دنیای سوفی" اثر "یوستین گردر" رو تموم کردم. کتاب درباره دختری به نام سوفی اهل کشور نروژ هستش که در آستانه پانزده سالگی، نامه هایی از معلم فلسفه ای ناشناس به نام "آلبرتو" براش میرسه و کم کم آلبرتو رو در موقعیت های متناسب فلسفی می بینه! در کتاب خواننده هم با سوفی همراه میشه و سیر داستان  رو به دنبال خودش می کشونه و هم با آرا و عقاید فلاسفه آشنا می شه. یوستین گردر که خودش معلم فلسفه هست، به خوبی تونسته عقاید هر فیلسوف رو توی داستان بیان کن، به طور مثال  در فصل مربوط به فلسفه پوچی به راحتی می تونید آرا و عقاید اون ها رو در خلال داستان بفهمید.


از نظر من، خواننده موقع خوندن کتاب باید حواسش به این ها هم باشه:

1- این کتاب باعث خودکشی خیلی ها شده (نمونه اش دانش آموز تهرانی). آلبرتو فقط فلسفه و آرا شخص فیلسوف رو میگه و کار زیادی به نقدش نداره. خواننده است که باید با مراجعه به نقدها در دیگر کتاب ها، این مشکل رو حل کنه. نویسنده در قسمتی که نظریه های داروینیسم و روانکاوی فروید رو بیان می کنه، نقد آنچنانی نمیگه. به عنوان مثال اسمی از یونگ، روانکاو همزمان فروید، نیست! من این رو با مراجعه به مکرر به اینترنت و بررسی های زیاد برای خودم حل کردم، با این که از قبل هم چیزهایی خونده بودم.

2- اثری از آرا و عقاید فلاسفه مسلمان و حتی غیر غربی در کتاب نیست. اسمی از ابن سینا، سهروردی، فارابی، خواجه نصرالدین طوسی، ملاصدرا و... و حتی فلاسفه معاصر غیر غربی اورده نشده.

3-خواننده پیش از خواندن این کتاب باید با علم منطق هم آشنایی داشته باشه. به نظر من بهترین و ساده ترین کتاب درباره منطق، کتاب "فلسفه و منطق" شهید مطهری هستش که درسنامه شهید مطهری بوده و خوندنش آسونه.



پ.ن.1: توی این مدت کتاب های دیگه هم خوندم که بعدا درباره شون می نویسم.

پ.ن.2: سالروزوفات ام البنین(س)، مادر چهار شهید کربلا تسلیت باد. اللهم عجل لولیک الفرج

دنیای خیال

قبل ترها عاشق کتاب خوندن بودم، الان هم هستم اما وقتم کمتر هستش، یا شاید هم این کتاب های داستان آموزش زبان نمیزارن!!! در این جا فهرستی از چند تا از کتاب هایی  رو که خوندم، می نویسم. فهرست خلاصه کتاب های مذهبی باشه برای بعد!


1-ورق پاره های زندان - بزرگ علوی

داستانی است از مبارزان قبل از انقلاب... روزی که خواندمش به دوستی گفتم نویسنده اش شیعه بود و وصیت کرد که در قبرستان شیعیان برن دفنش کنند. ازش گیله مرد رو هم خوندم، البته نه اون که تو کتاب های درسی بودش!


2-چشمهایش - بزرگ علوی

وقتی چشم های دختری استاد بزرگ نقاشی را محسور می کند!


3-دختر رعیت - محمود اعتمادزاده

داستان دختری رعیت و خانه اربابی در رشت است که با قیام جنگل و میرزا کوچک خان گره می خورد. قبل از خوندنش  از میرزا کوچک خان هیچی نمی دونستم. (امروز سالروز شهادت میرزا هم هستش)


4-پاییز آن سال ها - مریم عرفانیان

داستان هایی از دفاع مقدس


5-آنا هنوز هم می خندد - اکبر صحرایی

هر کدامش یه داستان کوتاه هست، اما اگر حال خواندن کل کتاب را داشته باشید، داستانی بلند را می بینید...


6-سفر به گرای 270 درجه - احمد دهقان

نمی دونم چرا تلخ بودش!!! این همه آدم دوستش داشتن اما من نه!!!


7-کیمیاگر - پائلو کوئیلو

سال اول دانشگاه خوندمش، براساس شعری از مولوی هستش!


8-روی ماه خداوند را ببوس - مصطفی مستور

از وقتی پیداش کردم تا به حال چندین بار خوندمش، مخصوصا جایی که علت خودکشی دکتر مشخص میشه، وقتی دکتر به انتهای شک می رسه...


9-فرانکشتاین - مری شلی

برای این نخوندمش که ازش لذت ببرم، خوندم که بفهمم یه مخلوق دست بشر چطور عصیان می کنه...


10-کمدی شیطانی - میثاق امیرفجر

نمایشنامه با سه داستان متفاوت، داستان هایی مربوط به قبل از انقلاب


11-شخصیت های گمشده - گابریل گارسیا مارکز

یه ربط هایی به صد سال تنهایی داره ...صد سال تنهایی رو هم خوندم.


12-شطرنج با ماشین قیامت - حبیب احمدزاده

هنوزم که هنوزه از ابتکارش توی جنگ خوشم میاد، حال عراقیا رو گرفتش..


13-سه دختر گل فروش - مجید قیصری

زیبا بودش...


14-تدفین مادربزرگ - گابریل گارسیا مارکز

خوشم نیومد، چون الان هیچی ازش یادم نیست!!! همچین با مادربزرگ های کتاب های مارکز حال نمی کنم، ازشون می ترسم!


15-من او- ناصر امیرخانی

روزی داشتم تلویزیون می دیدم، توی برنامه ای رامبد جوان گفت این کتاب رو خونده، فکر نمی کردم بخونمش و ازش لذت ببرم ... من عشق فعف، ثم مات، مات شهیدا ...

علی، درویش، مهتاب...

همین کتاب باعث شد، باقی کتاب های امیرخانی رو بخونم!


16-ارمیا - ناصر امیرخانی

می تونم هنوز هم صحنه های کتاب رو تصور کنم ...


17-بیوتن - رضا امیرخانی

این بار ارمیای رزمنده تو منهتن نیویورک ...


18-قیدار - رضا امیرخانی

در برهوت نامردی، مردی به نام قیدار وجود دارد که دست می گیرد...


19-ناصر ارمنی - رضا امیرخانی

چند داستان کوتاه.

ناصر خان توی محله ارمنی ها زندگی می کرد، هر کاری کرد نگن بهش ناصر ارمنی نشد ...از به رو هم از رضا امیرخانی خوندم.


20-غیر قابل چاپ - سید مهدی شجاعی

غیر قابل چاپ، غیر قابل چاپه! طنز تلخ


21-رزیتا خاتون - سید مهدی شجاعی

طنز است که دردسرساز شدش برای نویسنده


22-آیینه‌زار - سید مهدی شجاعی

داستان طنز کوتاه - هنوز هم یادم است که معلم گفته بود معنی "اوصیکم بتقوی الله و نظم امرکم" را بنویسید اما یک دانش آموز بیشتر درست ننوشته بود...


23-طوفان دیگری در راه است - سید مهدی شجاعی

من رو با اون زن رو به رو نکن - گوینده از زبان زنی که بدنام می فهمد که چه بر سر پسرش آمده و کجاست! پسری که از قبل از انقلاب ندیده...


24-کشتی پهلو گرفته - سید مهدی شجاعی

مردمی که به سوی افتاب کلوخ پرتاب می کنند، ,لایق ظلمت اند...


25-پدر، عشق، پسر - سید مهدی شجاعی


26-سانتاماریا - سید مهدی شجاعی

نمایشنامه


27-قلعه حیوانات - جرج ارول

همه با هم برابرند اما برخی برابرترند.


1984-28 - جرج ارول

پاد آرمانشهر کمونیستی - هر مبارزه ای در این پاد آرمانشهر محکوم است به شکست، هر کسی از وحشتناک ترین اتاق دنیا می ترسد: اتاق 101


29-به یاد کاتالونیا - جرج ارول

خاطره هایی از جنگ های چریکی در جنگ داخلی اسپانیا، جرج ارول انگلیسی هم علیه فاشیست های اسپانیایی می جنگیده!


30-عشق سال های وبا - گابریل گارسیا مارکز

مرد وبا گرفته چطوری بعد از این همه سال نمرد، خدا فقط می دونه!


31-ناتور دشت - جی دی سالینجر

داستان پسری در مرکز درمانی از اتفاقات سه روز پرسه زدن در خیابان های نیویورک از ترس خانواده و رسیدن خبر اخراجش از مدرسه به خانه...ناتور به معنی نگهبان هستش.


32-خانواده تیبو - روژه مارتن دوگار - رمان چهار جلدی

داستان، ژاک و دانیل دو همکلاسی  که یکی کاتولیک و دیگری پروتستان است، از قبل از جنگ جهانی اول تا پایان جنگ جهانی اول

ژاک از خانواده برژوا و کاتولیک، عاشق ژنی، خواهر دانیل است. ژاک از پدر خانواده فرار می کند و در سوئیس به سوسیالیست ها می پیوندد و در جنگ جهانی اول، مخالف جنگ است. این نوشته من رو هم ببیند:از ژنی فونتانن تا حرمسرای قاجار!!!

این رو هم ببینید: چند سال قبل، از یک نویسنده ى قوىِ فرانسوى رمانى خواندم به نام «خانواده ى تیبو». البته آن نویسنده، معروف نیست؛ اما این رمان خیلى قوى است.معمولاً رمان هاى بزرگ و قوىِ فرانسوى ها و روس ها و دیگر کشورهایى که رمان هاى بزرگ از آن جاها منتشر شده، تصویر هنرمندانه ى واقعیت هاى زندگى است. شما کتابهاى بالزاک یا ویکتورهوگو یا نویسندگان روسى را ببینید؛ اینها تصویر هنرمندانه یى است از واقعیت هایى که در متن جامعه جریان دارد. این کتاب هم همین طور است. در آن جا، مجموعه هاى چپ و سوسیالیست در فرانسه و آلمان و اتریش و سوئیس چقدر تلاش کردند براى این که بتوانند جلوى جنگ جهانى اول را - که استشمام مى کردند جنگى دارد راه مى افتد - بگیرند؛ اما نتوانستند و همه ى این تلاش ها هدر رفت. تلاش آنها براى ایجاد حاکمیت سوسیالیستى بود. بعد از اندکى، این حاکمیت در روسیه ى تزارى به وجود آمد؛ آن هم شد یک تجربه ى ناموفق دیگر براى این حرکت غربى. تجربه ى شوروى هم تجربه ى غربى هاست؛ متعلق به شرق نیست. درست است که در بلوک بندى مى گفتند شرق و غرب، اما آن هم متعلق به اروپاست؛ آن هم برآمده ى از افکار اروپایى ها و از تفکر مارکس و انگلس است؛ یعنى یک تجربه ى ناموفق.


33-استخوان خوک و دست های جزامی - مصطفی مستور

تا حالا استخوان خوک رو توی دست های جزامی دیدید؟ (به خدا سوگند که دنیای شما نزد من، پست تر و حقیرتر است  از استخوان خوکی در دست های جزامی.)


34-لیدی ال - رومن گاری

داستان دختری که آرناشیست شد ...


35-نامیرا - صادق کرمیار

خرده روایت هایی از کسانی که پشت امامشان را خالی کردند...


36-صورت های کاغذی - راشل آندرسون

باز هم جنگ جهانی اما این بار از دید بچه ها


37-بچه های ایستگاه - حمید نوایی لواسانی

دفاع مقدس، محاصره خرمشهر از دید بچه ها


38-کاپوچینو در رام الله - سعاد امیری

خاطراتی از یک فلسطینی در مواجهه با اشغالگران


39-مردی در تبعید ابدی - نادر ابراهیمی

صدر المتالهین از کودکی تا در غرق شدن در فلسفه ...


40-یک قصه معمولی و قدیمی در باب جنایت - نادر ابراهیمی

چه کسی پسر کوچک خانواده را کشت؟


41-من گنجشک نیستم - مصطفی مستور

کوهی، دانیال، من ...


42-چند روایت معتبر - مصطفی مستور

توی یکی از این خونه ها، دل یکی آتیش گرفته ...


43-تهران در بعد از ظهر - مصطفی مستور

چند داستان کوتاه


44-مکان های عمومی - نادر ابراهیمی

چند داستان کوتاه


45-کوری - روژه ساراماگو

وقتی همه کوری سفید می گیرند و فقط یک زن می بیند ...


46-بینایی - روژه ساراماگو

ادامه داستان شخصیت های کوری در شهری که مردم فقط رای سفید می دهند.


47-رویای نیمه شب - مظفر سالاری

داستان عاشقانه در حله در حکومتی ناصبی و ضد شیعه (رویایی در نیمه شب)


48-مادام بوواری - گوستا فلوبر

صحنه هایش را می شود تک به تک تصور کرد ...


49-مدیر مدرسه - جلال آل احمد

زیباست


50-پیرمرد و دریا - ارنست همینگوی

پیرمرد به دنبال ماهی و در دریا سرگردان


51-موش ها و آدم ها - جان استاین بک

دو نفر با آرزوهای بلند، فراری می شوند


52-شازده کوچولو - آنتوان دوسنت اگزوپری


53-بلندی ها بادگیر - امیلی برونته

تنها داستان بلند امیلی برونته از خواهران برونته


54-مسخ - فرانتس کافکا

پشت بندش مقاله ای درباره مسخ خوندم...


55-بوف کور - صادق هدایت

و حقیقت بوف کور، محمدرضا سرشار - ناشر: کانون اندیشه جوان


56-فارسی شکر است - محمدعلی جمالزاده


57-فیلمنامه فرزند خاک - محمدرضا گوهری


58-زن زیادی - جلال آل احمد


59-سه تار - جلال آل احمد


60- جلد چهارم مجموعه "دونده مازگرد" اثر جیمز دشنر

انگلیسی - فیلمش ساخته نشده!!


61-امیر ارسلان نامدار - میرزا محمدعلی نقیب الممالک، نقال ناصرالدین شاه

یکی جمع آوریش کرده بود، خدا پدرشو بیامرزه، فهمیدم داستان چیه!!!


62- حماسه گیلگمش - حماسه یونانی

دوره دبیرستان خوندمش ...


پ.ن.1: یه چند تا کتاب رو یادم رفته بود بنویسم، واقعا دوست داشتنی هستن:

63- گوژپشت نوتردام-ویکتور هوگو: عاشق قسمتی هستم که زن، دختر خودش رو بعد سال ها پیدا می کنه اما دیگه دیر شده. اقتباس های سینمایی هیچ کدومش به زیبایی خود کتاب نیستن.

64-سیاحت شرق-آیت الله آقا نجفی قوچانی: باید بره جزء کتاب های مذهبی، اما چون زندگی نامه ست این جا میارمش. قسمت هایی از کتاب رو دوره راهنمایی خوندم، کتابش خیلی طولانی بود.

65-دو جلد از رمان نبرد با شیاطین - اثر دارن شان و دو جلد از کتای های ار-ال-استاین: واسه ترس ماجرا! اینا رو همین چند وقت پیش خوندم!

66-بینوایان-ویکتور هوگو: این رو خیلی سال قبل خوندم، شاید اوائل دوره راهنمایی. سریالش رو هم دوست داشتم.

67-معماهای بیوه مردان سیاه پوش-ایزاک آسیموف: هر داستان یک معما!، ترجمه فارسیشو  توی یکی از برنامه های اندرویدی خوندم. آسیموف رو توی ده سالگی به نجوم می شناختم!

68-مرد نامرئی - جرج اچ ولز: شاید سن من از 14 سال بیشتر نبوده که این رو خوندم!

69-بیست هزار فرسنگ زیر دریا - ژول ورن: باز هم فکر کنم سنم زیر 16 سال بوده که خوندمش.

کتاب های نثر فیه ما فیه، قابوس نامه، افسانه های مشرق زمین، افسانه مغرب زمین و ... که توی کودکی م خوندم و هنوزم توی کتابخونه مون هستش!

 

پ.ن.2: بد نیست یادی از مرحوم امیرحسین فردی هم بکنم، من از وقتی خوندن و نوشتن یاد گرفتم، سه شنبه ها کیهان بچه ها می خریدم، تا حدود ده سالگی م. خدا رحمتش کنه.


پ.ن.3: اللهم عجل لولیک الفرج


وقتی بلاخره من فهرست درست کردم...

من کلا آدم سخت گیری هستم، هزار تا نرم افزار وجود داره که شما می تونید ازشون استفاده کنید و فهرست کتاب، سی دی ها، فیلم و ... درست کنید. ساده ترینش هم اکسل هستش، بعد هم می تونید برید سراغ اکسس. اما من از امکاناتشون یا از محیطشون خوشم نیومده، یا این که بعضی از نرم افزارها از زبان فارسی پشتیبانی نمی کنن و در آخر بعضی از نرم افزارها پولی هستن و باید خریدشون.

کتابخونه خونه ما هم در حال بزرگ شدنه و هر ماه کتاب های جدیدی بهش اضافه میشه. به نظر من، یه نرم افزار جامع برای فهرست برداری باید شبیه نرم افزار سیمرغ باشه که توی دانشگاه ها استفاده می شه. من خیلی از نرم افزارها رو امتحان کردم و امروز قصد دارم یکی از بهترین نرم افزارهایی رو که استفاده می کنم، معرفی می کنم.


بوکفا:

بوکفا یه نرم افزار رایگان  ایرانی برای فهرست برداری، فهرست اعضای کتابخونه و چاپ کارت عضویت هستش.

این نرم افزار در دو حالت کار می کنه، اول آنلاین و نصب بر روی سایت (بوکفا)، حالت دوم آفلاین روی رایانه شما.سیستم آنلاینش که برای کتابخونه های بزرگ هستش و سیستم آفلاینش رو می تونید برای کتابخونه خونه یا جایی مثل مدرسه استفاده کنید.



با این نرم افزار، کارم راحت تر شد. در بعضی از نرم افزارها باید حتما ISBN یا شابک کتاب رو وارد می کردید تا کتاب رو وارد فهرست کنید اما در این نرم افزار وارد کردن شابک اختیاری هست.

دانلود، راهنمای نصب آنلاین و آفلاین


پ.ن.1: فعلا دارم کتابخونه رو یه جوری می چینم که هر کتابی توی طبقه مخصوص به خودش باشه.

پ.ن.2: اللهم عجل لولیک الفرج