روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!
روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!

کتاب

فعلا زنده م، اما سرم شلوغه اما بهترین جای ماجرا اینجاست که دارم کتاب می خونم.

چند تا کتاب دیگه از مصطفی مستور خوندم.

کتاب

فعلا زنده م، اما سرم شلوغه اما بهترین جای ماجرا اینجاست که دارم کتاب می خونم.

چند تا کتاب دیگه از مصطفی مستور خوندم.

یادها

نبودن کسی، رفتن کسی مانند قطع شدن دست است...

مشکل نداشتن دست نیست؛ مشکل روزهایی است که دست داشته ای...


بعد از ابر -بابک زمانی


پ.ن.1: بعد از مدت ها برگشتم!

دوران ما

کرونا که اومد درسته یه عده قیمت ماسک و الکل رو بردن بالا ولی به چشم خودم دیدم مردم به هم کمک کردن...


یکی برای راه اندازی سیستم ضد عفونی پول دادش

یکی شیرینی دادش برای بیمارستان ها

یکی برای بیمارستان ها هویج رایگان داد یکی از کارش زد تا آب هویج بگیره

یکی تو خونه ش نشست و ماسک دوخت

یکی اجاره خونه عقب افتاده یه خانواده متاثر ازکرونا رو داد

یکی زندگی شو دادش، برای این که کسی این روزا گرسنه نخوابه....

پرستارها هم توی بیمارستان


درسته دوران سختی هستش ولی با یاری خدا و با همدیگه، ردش می کنیم .... بعد از هر سختی، آسانی است...



روزهای قرنطینه

خونه نشینی عید باعث شدش که رو بیارم به کتاب خونی  و تا الان چند تا کتاب رو با هم جلو رفتم...

1- نیم دانگ پیونگ یانگ: دارم مطالعاتم رو راجع به کره شمالی تکمیل می کنم. نویسنده و کتاب هاش رو بعد از قیدار نپسندیدم.

2- لانگ شوت: نقد طنز چند اثر سینمایی مثل هامون، فروشنده، سوپر استار، یک تکه نان و ...

3- گردان نهم: توضیحات مفصلی درباره گردان حبیب لشگر محمد رسول الله که تا حالا یه فصلش تموم شده.


چند تا کتاب هم رزرو دارم: ارتداد از وحید یامین پور، ادواردو، سه دقیقه در قیامت، ادب نبوی از مرحوم آیت الله مجتبی تهرانی و...


فیلم سینمایی هم که فیلیمو تشریف دارن...


پ.ن.1: بعد از 8 روز دیشب رفقا موقع ضد عفونی محل سورپرایزم کردن و برام تولد گرفتن اونم با شمع سیندرلا!!!

پ.ن.2: اللهم عجل لولیک الفرج

خط بعدی - تولد نامه

یه سال دیگه هم گذشت و دوباره اومدم اینجا تولدم رو به خودم تبریک بگم... امسال به اندازه عمرم تجربه کردم.

تجربه کارآفرینی،کار، روانشناسی، فکر، کتابخونی، چند بار امام رضا رفتن، خونه نشینی کرونا و ضد عفونی شبونه خیابون ها، سیل و...

بودن با کسایی که دوست نبودن و جام گذاشتن و رفتن ....


در کل رفقایی که یادشون بود و بهم تبریک گفتن، دمشون گرم و حسینی


پ.ن: آن جا که نام مهدی نیست، قرار نه، فرار باید کرد

دفترچه

یه دفترچه دارم که وقت دور شدن از دوستام، بزرگترهام، همسفرهام میدم بهشون یه یادگاری توش برام بنویسن. یه جمله ای یکی برام نوشته، مهمترینش باشه:


نفس کشیدن تو حکومت شیعه به عنوان جوان مسلمان منتظر امام زمان .عج نعمت بزرگیه، قدرش رو بدونیم


پ.ن.1: هستم ولی کم هستم. سعی می کنم همه نوشته هاتون رو بخونم.


پ.ن.2: باز فصل شلغم خورون شدش. توی این دفترچه، یه رفیقم از یه دورهمی به اسمی "شبی با شلغم" نوشته. یادش به خیر.


پ.ن.3: اللهم عجل لولیک الفرج

مشهد

جذابیت تمام ایران، مشهد

سرسبزتر از خطه گیلان، مشهد


قالی سلیمان به گمانم می گفت:

من عبد تو ام قطار تهران-مشهد

مشهد

جنون یعنی کسی در شهر خود سر می کند اما ...

دلش در کوچه های دور شهر مشهد مانده آواره


شهادت امام رضا (ع) تسلیت

امتحان...

خدا بعضی اوقات بد جور امتحان می گیره ... اینقدر سخت که نمیشه بدون کمک پاس ش کرد.


دارم میرم مشهد ... یه مدت باز هم نیستم!