روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!
روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!

سلطان اینا هستن بقیه ادا درمیارن...

دارم دیوانه میشم
متهم ردیف1 ۴۴۶ میلیون $
متهم ردیف2 ۳۲۰ میلیون $
متهم ردیف3 ۳۰۰ میلیون $ (متواری)
متهم ردیف4 مشارکت با متهم ردیف 2
متهم ردیف5 ۲۰ میلیون $ (متواری)

دقیقا زمانی که روحانی تقصیرها رو گردن بقیه مینداخت بیخ گوشش ۱میلیارد$(۱۰ تریلیون تومان) روخوردند
#علی_برکت_الله

*Mr Strategist*
@OfficialTwitTelegram

سومین سالگرد یه تیتر

تا جایی که در کتاب های تاریخی خوانده ام، حتی شاهان #قاجار نیز پس از امضای #ترکمنچای، گلستان، فین کنشتاین و... اینقدر ساده لوحانه روی امضای دشمن حساب نکرده بودند...

سومین سالگرد سفیهانه ترین تیتر تاریخ روزنامه نگاری ایران گرامی باد!

#امضای_کری_تضمین_است

•امیرحسین ثابتی•
@OfficialTwitTelegram

قصه ما

یه چند ماه پیش از مادرم شنیدم که توی قضایای اول بالا رفتن دلار همسایه مون چندین بسته نون خشک و به همراه چندین بسته گوشت و مرغ و روغن و... خریده و توی خونه ش یه اتاق رو اختصاص داده این موارد...

یکی دیگه هم توی باغ شون توی روستاشون، چاه عمیق زده و یه خونه تو باغ ساخته که توش، چندین بسته نون و ... گذاشته!!

فقط به خاطر این که شنیده بودن که تو آبان ماه قحطی میاد یا آمریکا می خواد حمله کنه!!!

یه سوال از اینا دارم، اگر بخواد قحطی بیاد، مثل یمن یا کشورای آفریقایی، شما فکر نمی کنید این چند بسته ای که دارید یه روز تموم میشن و شمام میشید مث بقیه؟ خراب نشدن تا حالا اون بسته ها؟ مگه قحطی یه سال دو ساله؟


پ.ن.1: شاید به کار بگن دور اندیشی یا به فکر زمستون بودن، ولی من که به این کار میگم تحت تاثیر رسانه ها بودن....

پ.ن.2: بنده خدایی می گفت که خانمم به یکی که ذخیره ساز بوده، گفته یعنی شما خودتون بخورید و زنده بمونید و به ما نمی دید که ما هم زنده بمونیم؟

پ.ن.3: شب یلدا کنار خانواده، گرم باشه ..

پ.ن.4: اللهم عجل لولیک الفرج

یه زمونی

یک زمانی وزیرمون برای این که به نیروهاش روحیه بده رفت جنوب و اسیر بعثی‌ها شد وبعد از این که کلی شکنجه کردنش شهید شد
با این که توی یک شرکت خصوصی کار میکرد و حقوقش خیلی خوب بود اما موقعی که فهمید توی پالایشگاه آبادان به کمکش نیاز دارن کارشو ول کرد رفت اونجا ، ۶-۷ ماه کار کرد بدون اینکه حقوق بگیره...
او کسی نبود جز شهید تندگویان وزیر نفت دولت شهید رجایی


البته الانم ... آدم داریما ... ولی عکس شهید تندگویان عمل می کنن


آتش

گاز به سیستان و بلوچستان پارسال رسید ولی دیروز چند کودک در آتش در مدرسه سوختند ...

کسی هم به فکرشون نیست و نبود. همه در خانه ملت، به فکر کلبپ نماینده سراوان و اخراج کارمند اهل سنت حنفی مذهب و توبیخ حراست گمرک هستند.


پ.ن.۱:

در فیلم منتشرشده مشهود است که #نماینده_سراوان به کارمند گمرک، توهین‌های زشتی می‌کند..
حالا که هم مجلس و هم دولت دنبال ضعیف‌کشی و برخورد با وی هستند، باید از #محمد_بهنیا حمایت مالی، حقوقی و رسانه‌ای کنیم تا از #نماینده_هتاک بابت توهین‌هایی که کرده شکایت کند..
*آسِیِد پویان حسین پور*
@OfficialTwitTelegram در ایتا


پ.ن.۲: یا خیر المسئولین... اللهم عجل لولیک الفرج

شعر

ای غنچه خوابیده چو نرگس نگران خیز

کاشانهٔ ما رفت بتاراج غمان خیز

از ناله مرغ چمن از بانگ اذان خیز

از گرمی هنگامه آتش نفسان خیز

از خواب گران خواب گران خواب گران خیز

از خواب گران خیز



اقبال لاهوری ...

حدس غلط

علی مطهری گفته حدس میزنم مردم هم موافق افزایش قیمت بنزین هستند.
شما اولا خیلی غلط کردید که حدس میزنید، دوما غلط کردید که از زبون مردم صحبت میکنید، سوما غلط میکنید که مردم رو موافق گرونی مید‌ونید. کاش انقدر مرد بودید که گنداتون رو گردن کسی نندازید و به اسم خودتون انجامشون بدید...

*جنلی*
@OfficialTwitTelegram در ایتا


پ.ن.۱: یا خیر المسئولین ... اللهم عجل لولیک الفرج

روایت بعضی ها

بعضی کتابا هستن که نمیشه زمینشون گذاشت توی این هفته دو تا از این کتابا رو علی رغم مشغله زیاد توی اتوبوس و قبل خواب خوندم و هنوزم توی فکرم. یکی یکی معرفیشون می کنم. اولیش: اردوگاه اطفال

جلد کتاب

اردوگاه اطفال، ادامه کتاب "آن بیست و سه نفر" هستش که احمد یوسف زاده، از خاطرات اسارت در اردوگاهی معروف به اردوگاه اطفال نوشته که مخصوص اسرای کم سن و سال بسیجی بوده. میشه با توصیف هایی ایشون از اردوگاه نوشته، کمک های صلیب سرخ و رنج ها،  شکنجه ها و شادی های اسارت رو میشه از دید یه نوجوان بسیجی و نه یک نظامی آموزش دیده، دید، خندید و گریست.

نقش آدم هایی که از آرمان هاشون بریدن و حتی با شکست ایران هم خوشحال میشن رو میشه، با این کتاب دقیق فهمید...


قسمتی از کتاب: بعد از آن شکنجه هولناک (دویدن و کابل خوردن، سوزاندن کف پا با اتو و حبس در انفرادی تا چند روز بدون مداوای زخم ها)، امیر شاهپسندی شش ماه در بیمارستان بستری شد. گوشت کف پایش بعد از التیام زخم ها، کشیده شد و برایش رنجی همیشگی درست کرد. گوشت ران پایش سفت شد و هنوز در حال تحمل مشکلات ناشی از آن شکنجه سخت است. بعد از آن ایستادگی عجیب سروان محمد خود را در مقابل امیر کوچک می دید... یک روز سروان محمد در مقابل امیر و چند اسیر دیگر که روی تخت های بهداری خوابیده بودند، حرف عجیبی زد که باید در تاریخ پایداری این ملت تا ابد باقی بماند. به امیر گفت:"امیر، تو انسان نیستی، تو بالاتر از انسانی!" ...


اردوگاه اطفال را از طاقچه (اینجا) و از کتابراه (اینجا) بخونید.


مرتبط نوشت: بیست و سه نفر


پ.ن.1: بعضی ها عجیبن ... کارهایی می کنن که خیلی ها ازش حیرت می کنن.


پ.ن.2: اللهم عجل لولیک الفرج

کرمانشاه و پولایی که نرسید...

الان سلبریتی‌ها با شعار «بژی کورد بژی کورد» به سمت کرمانشاه میرن و شماره حساب میذارن استوری اینستگرامشون تا پول جمع کنن

امیدوارم زلزله پارسال سرپل ذهاب واسه مردم عزیزمون درسی شده باشه که جز به هلال احمر به هیچکس اعتماد نکنن!

 جِـــــنلى

پ.ن.۱: دوست من هنوز از پارسال تو کانکس هستش. پس این پولا کجاس؟

ولادت نامه

درخلوت شب آمنه زیبا پسری زاد
تنها نه پسر، بر بشریت پدری زاد
در فتنه بیدادگران دادگری زاد
 چشم همه روشن که چه قرص قمری زاد
میلادحضرت رسول اکرم (ص) و امام جعفر صادق.ع مبارک.