روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!
روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!

یار مهربان

امروز روز کتاب و کتابخونی بودش، این رو که شنیدم رفتم به کودکی هام، بچه که بودم مادرم به زور از توی کتابفروشیا می کشیدم بیرون!!!  اولین چیزایی که خوندم، کیهان بچه ها بودش، بعدتر مجله پوپک اومدش. یادم میاد از بس سه شنبه ها کیهان بچه ها و پوپک گرفته بودم که از روی هم گذاشتنشون، هم قد خودم شده بودن!!! بعدتر کتابای ایزاک آسیموف هم اومدن توی خونه مون ...

روز کتاب من رو برد چندین سال پیش...


مرتبط نوشت: یه خاطره از دیروز


پ.ن.1: شهادت امام حسن عسکری (علیه السلام) تسلیت .... اللهم عجل لولیک الفرج