الان اگه قالیباف شهردار بود، به خاطر بوی بدی که پیچیده توی تهران، قالیباف ایتعفا ترند جهانی میشد ولی حیف که مجبور شدن بوی بد رو تحمل کنن ...
یه عده هم بوی بد رو تکذیب کنن
دیگه چی کار میشه کرد؟
پ.ن.۱: اللهم عجل لولیک الفرج
پ.ن.۱: دوباره عنوان متن م شد شهر بدون انار!
پ.ن.۲: متن خبر
متاسفانه درشبهای اخیر درشهرتهران اون هم دریک پارک دونفر کارتن خواب براثرسرما جان باختند و هیچ صدایی از مدعیان بر نیومد ...
آیا باید حتما قالیباف شهردار باشه تا صداشون در بیاد و کسی کاری کنه؟
پ.ن.۱: اللهم عجل لولیک الفرج
عمر ابن سعد می خواست که حاکم ری بشه و از گندم شهر ری بخوره ... ولی نگاه کنید که امروز چه خبر بود و چی شد...
دیواره نگارهها
رنگکاری نردهها و جدولهای کنار خیابان
سطلهای زباله برای نریختن زباله در خیابان
دیده که قرار است همپای آنها چهرهی شهر را تغییر دهند!!
آیا زنان کالا هستند؟
زن دفتر نقاشی است؟
زن گچ و سیمان و رنگ است؟
دیروز در دو نقطه تهران اتفاقی افتاد که سال هاست در افغانستان، عراق، سوریه و ... رخ میده اما خدا را شکر در تهران در نیمروزی جمع میشه.
درود بر شهدای مدافع حرم و نیروهای ارتش، سپاه، نیروی انتظامی، بسیج، وزارت اطلاعات که تضمین کننده امنیت هستند وگرنه معلوم نبود ماجرای نیمروز دیروز، چند روز طول بکشه و به جای 17 شهید، چند هزار نفر کشته بشن.
پ.ن.1: .خداوند تمامی شهدای حادثه دیروز رو رحمت کند. تسلیت به خانواده های داغدار و به کودکانی پدر از دست داده حادثه دیروز. جای شهید و جلاد عوض نشود.
پ.ن.2:اللهم عجل لولیک الفرج
شاهرخ بعد از نماز به فکر فرو رفت ...
چند روز قبل شاهرخ که تاجر بودش با کاروان بزرگ و مال التجاره زیاد، برای خرید و فروش رفته بود تهران. شش روزی توی راه بودش تا به تهران برسه.
شاهرخ از بیست و دو سالگی و از وقتی با لیلا ازدواج کرده بود، شغلش رو عوض کرده بود و شده بود تاجر. قبل از آن همه کارها را امتحان کرده بود و توی آنها تقریبا موفق هم بود، از کشاورزی و دامداری گرفته تا نجاری و تجارت و جنگجویی. ده ساله بود که مدتی قبل از حمله نائبان کاشان به روستایشان، یاد گرفت چطور با تیر و کمان و تفنگهای قدیمی کار کند. یاغیها که حمله میکردند همه چیز را می بردند، مردم هم کاری جز مخفی شدن در قلعه قدیمی و بلندباروی روستا و تیراندازی از بالای آن نمیتوانستند بکنند.
شاهرخ سواد خواندن و نوشتن هم داشت، توی مکتب از همه سرتر بود. اگر دلش پیش لیلا دختر شیخ حسن –یکی از روحانیون روستا- نبود، حتما مانند تعدادی از دوستانش میرفت یکی از مدارس تهران یا قم.
پدر شاهرخ که تاجر ادویه بود و توانایی شاهرخ را در تجارت دیده بود، به عنوان هدیه ازدواجش، مقداری از مال التجارهاش را به فرزند بزرگش داد. بعد از عروسی، کاروانش را دوباره راه انداخت و با لیلا سفری به کربلا و نجف رفته بودند....
اوائل پاییز سال 1314 بود، با این که چند سالی میشد که خبری از نائبان کاشان و حسین کاشی و دیگر یاغیها نبود ولی باز هم نمیشد به امنیت راهها اعتماد کرد. شاهرخ همیشه کسری از اموالش را توی مقصد بین فقرا خیرات میکرد تا بیمهای باشه برای بقیه اموالش.
هر بار که به تهران میومد، همه چیز تغییر کرده. اما اینبار و بعد از گذشت 6 ماه، چهره شهر و مردم شهر کلا تغییر کرده بود. نگاهی به مردم، ذهنش را به کشتار مسجد گوهرشاد برد. یادش آمد دو سه نفری از مردم شهر هم تو گوهرشاد کشته بودند. توی همین افکار بود که نفهمید چطور به بازار رسیده.
ادامه دارد...
پ.ن.1:درگذشت دکتر باستانی پاریزی، شهادت علی خلیلی (طلبه شهید امر به معروف و نهی از منکر) و شهادت جمشید دانایی فر (مرزبان کشته شده به دست جیش الظلم) را تسلیت میگم.
پ.ن.2: داستان رو مدتهاست توی ذهنم دارم اما می خواستم شرایط اون روزگار را بنویسم. به همین خاطر فاصله زیاد شد.
پ.ن.3: اللهم عجل لولیک الفرج
اکثر روزها که صفحه پارسی جو رو باز می کنم، بعد از دیدن وضع آب و هوای تهران، نیم نگاهی هم به وضع درب و داغون آلودگی هوا می ندازم (عکس زیر)
هوای تهران، اغلب اوقات توی وضعیت هشدار هستش، یه وقتایی لطف می کنه میاد رو وضعیت سالم، اگه عیدی چیزی باشه، می رسه به وضعیت پاک!!!
مسئول این آلودگی خیلی ها هستن و خیلی ها درباره ش نظر میدن از مردم تا مسئولان. تا دیروز امیدوار بودم که این آلودگی شاید روزی از بین بره، اما دیروز که صحبتای خانم ابتکار رو خوندم، این امید به ناامیدی تبدیل شد!
فاطمه دانشور رییس کمیته اجتماعی شورای شهر از ابتکار پرسید که چرا هوا به این اندازه آلوده است که کودکان در بیمارستانها بستری می شوند و ابتکار گفت:«ما همه نگران کودکان خود هستیم راه حل عاجل بیرون رفتن از تهران است.»
تا این بیرون رفتن برای چه کسایی باشه؟ برای کسایی که ویلا توی شمال ایران دارن و دولت سعی داره اسمشون رو از یارانه بگیرا حذف کنه یا مردم عادی. مردم عادی به کدوم شهر برن؟ اصفهان، مشهد و ...؟ کلان شهرهای ایران هم اکثرا هوایی مشابه تهران دارن (و همچنین اکثرشون قابلیت اومدن زلزله توشون زیاده، مثل تهران) ...
بهتره به جای این حرف ها زودتر اقداماتی برای بیشتر نشدن آلودگی انجام بشه، حتی اگه می شود هر چه زودتر کارخانه ها، کارگاه ها و این همه دانشگاه از تهران، برن بیرون...
پ.ن.1: بعدا در مورد امکانات پارسی جو بیشتر می نویسم...
پ.ن.2: چند روز دیگه درباره حادثه آتش سوزی توی تهران می نویسم! همین الانش هم دیر اما موضوعی هستش که کهنه نمیشه!
پ.ن.3: اللهم عجل لولیک الفرج