روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!
روزنوشت های مسافر شب مهتاب

روزنوشت های مسافر شب مهتاب

به آسمان که رسیدند گفتند: زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها!

نجف

در مورد کوفه نوشتم، اما نجف: 

 

سه بخش نجف: 

1- دریای (دریاچه) نجف: 

همونطور که نوشتم به علت خشک شدن آب دریایی، این منطقه نجف نامیده شد. البته هنوز هم مقدار کمی از آب اون مونده.  (فصلی هستش اما فکر نکنم خشک خشک بشه)

این دریاچه خصوصیتی داره و اون اینه که موقع بارش بارون، با برخورد قطرات با سطح دریاچه، "دُر" بوجود میاد.  البته دریاچه ای دیگری در چین وجود داره که این خاصیت رو داره اما "در"هایش به "در"های نجف نمیرسه. (اینم یکی از منابع درآمد مردم منطقه) 

 

2-قبرستان وادی السلام: 

بزرگترین قبرستان جهان اسلام (بیست کیلومتر مربع) و دومین قبرستان مهم بعد از بقیع در شمال شرقی نجف.

مرقد حضرت هود(ع) و صالح(ع) نیز در این قبرستان هستش. (گرچه میگن مرقد صالح(ع) در حرم حضرت علی(ع) هست.) 

قبرستان حجره حجره هستش، و به خاطر حملات (مسلحانه) به افراد در حجره ها از رفتن به داخل حجره ها منع شدیم. 

  

روایتی وجود داره که میگه هر فرد نیکوکاری که در قبرستانی به جز این مدفون بشه، به این قبرستان منتقل میشه و بلعکس.  (بحار الانوار، ج 100، ص 233)

 

مقداری از این قبرستان در حملات متعدد (آمریکا، تروریستا) از بین رفته. 

 

 

3-نجف:  

الف و ب) نجف قدیم و جدید: 

شامل حرم حضرت علی(علیه السلام) و چسبیده به وادی السلام و دریای نجف.  

حرم حضرت علی(ع) تا زمان هارون الرشید ناشناخته بوده، و بعد از هارون نجف ساخته میشه. 

 

قسمت قدیم حول حرم هستش. از ویژگی های این منطقه در هم بر هم بودن سیم های برق و تلفن هستش، که به همه چیز شبیه هستش جز سیم برق و تلفن! برخلاف نجف جدید.

نجف مانند سایر شهرهای مذهبی (مانند مشهد) منطقه ی درب و داغونش اطراف حرم هستش و منطقه ی نوساز و گران قیمتش دور از این منطقه. 

 

توی نجف و نزدیک منطقه کوفه یه دانشگاه دیدم که اکثر رشته های دانشگاهی رو داره و میگن توسط یکی از بزرگان نجف ساخته شده. 

 

پلی در یکی از مسیرهای حرم وجود داره که میگن توسط مهندسین ایرانی در نه ماه ساخته شده. 

 

مکان های مذهبی: 

1- مرقد کمیل بن زیاد 

2- مسجد حنانه:  

موقع دفن حضرت علی (ع) و بردن آن به نجف، در راه به مسجدی میرسند که این مسجد در آن هنگام موقع دفن ناله و زاری میکند. 

از دیگر خصوصیات این مسجد، آوردن سر امام حسین (ع) به این مسجد هستش. که باز هم این مسجد ناله و مویه میکند. (همانند استن حنانه که منبر پیامبر(ص) بوده و موقع وفات وی ناله می کند.) 

3- مقام امام زین العابدین(ع): 

امام (ع) در این مکان به زیارت امام علی(ع) می آمده اند. 

4- مرقد علماء در حرم: 

الف) علامه حلی

ب) آیت الله سید ابوالقاسم خویی: عراقی ها بهش میگن: سید ابوالقاسم  

ج) سید مصطفی خمینی 

د) مقدس اردبیلی 

ه) شیخ طوسی 

و) شیخ مرتضی انصاری 

ز) شیخ عباس قمی 

ح) سید محمد کاظم طباطبایی یزدی: صاحب عروه الوثقی 

ط) آخوند خراسانی  

 

و: 

الف) خانه ی امام خمینی (ره) در نجف: میگن هاشمی خریدش تا تعمیرش کنن. خادم امام هنوز از خانه مواظبت میکنه! 

ب) خانه ی آیت الله سیستانی: چند کوچه مانده به حرم مولا(علیه السلام)  

میگن آیت الله، 19 ساله که از خونه ش حتی برای زیارت خارج نشده.    

ج) خانه ی سید متقدی صدر: فقط از دور نشونمون دادن که خونش اونجاست و بس. (در راه رفتن به سمت مرقد کمیل بن زیاد)  

   

کوفه

 نجف: 

نجف ررو میشه دو قسمتش کرد: کوفه و نجف

  

کوفه:

کوفه، اکنون یکی از قسمت های نجف مثل شهر ری و تهران هستش. کوفه رو میشه یه شهر قدیمی (بر طبق روایات) نامید و اینو میشه از مسجد کوفه و سهله دریافت.   

مسجد سهله: 

شامل خانه ی امام زمان(عج)، مقام ادریس، مقام امام سجاد(ع)، مقام امام زمان(عج)، و .... و محل عبادت تمام پیامبران. 

میگن در گوشه ای از مسجد، تصویری از چهره تمام پیامبران وجود داشته که از 60 سال پیش ناپدید شده.     

این مسجد در حال تعمیر و ساخت است.

سهله چرا سهله شد؟ 

1- چون خاک نرمی دارد. 

2- چون دعا در آن آسان مستجاب میشود.

 

 

مسجد کوفه (و اطرافش):  

نقل هستش که تمام پیامبران (ع) و ائمه (ع) در این مسجد نماز خوانده اند. نقل است که در این مسجد خداوند، توبه ی  آدم (ع) را پذیرفت. شامل مقام های بسیاری هستش. اما مهمتریناش برای من:  

داخل حیاط مسجد:  

محل فرود کشتی نوح(ع)،  

محل تنوری که نوح(ع) از آن فهمید طوفان آغاز شده،  

بیت الطشت (محل یکی از قضاوت های مولا)،  

دکه القضاء (محل قضاوت های مولا)  

یک ساعت آفتابی قدیمی

داخل شبستان:  

دکه المعراج (پیامبر (ص) در معراج وقتی از اهمیت مسجد کوفه مطلع میشوند، از جبرئیل میخواهند دو رکعت در آن نماز بگذارند.)   

محل نمازهای جماعت امام علی(ع)،   

محل شهادت امام علی(ع) (جالب این که امام علی (ع) در حال نماز شب به شهادت رسیدند نه در محراب نمازهای جماعتشون.) 

 

اطراف مسجد کوفه: 

1- مرقد میثم تمار  (از مسجد فاصله داره) 

2- مرقد مختار ثقفی  

3- مرقد هانی بن عروه 

4- مرقد مسلم بن عقیل 

5-خانه ی مولا علی (ع)  

6- دارالعماره (روزگاری سقفش به آسمان میرسید. توسط مروان تخریب شد، و الان نخلستان هستش.) 

7- مقبره ی یکی از زنان سادات علوی که به شهادت رسیده و اسم ش رو یادم نمیاد.  

8- مقام یونس بن متی (محلی که یونس (ع) از کام نهنگ نجات پیدا کرد.) 

برای زائران: اطراف مسجد کوفه بیشتر از دستفروش، گدا هستش! 

 

 

ادامه داره.................

از همه چی!

۱- فردا شب، شب برات هستش.....  

یکی از سه شب مهم: شب لیله الرغائب، شب برات، شب قدر....

واسه منم دعا کنید...... 

 

2- بلاخره انتظار تموم شد و امروز دکتر رفت مجلس و مراسم تحلیفش برگزار شد.

از لج و لجبازیشم خوشم اومد وقتی گفت که نه تشرای بعضیا رو میخوایم نه تبریک اونا رو.... 

 

3- جناب میر حسین شاید یادش رفته اما حداقل من یادمه که اومد دانشگامون گفت: 

ولایت فقیه سال ها این کشور رو از کودتا ها و .... حفظ کرده.

 

4- تو بهشت زهرا ی تهران به غیر از  تجمع پنج شنبه ی هفته ی پیش، یه مراسم دیگه هم بود. 

اونجا حاج سعید قاسمی در مراسم دعای ندبه خودجوش حرف هایی زده که برام جالب بود.  

اینم لینکش. 

 

5- امشب از خواب شقایق سرخی تعبیر عشق
از شکوفه های بی سر از دل ما بنویس

امشب از مسلخ عاشق از تن داغ جنون
از لب نخلای تشنه قد دریا بنویس

ساده نگذر از دل ما پا به پای قصه باش
شرح این کهنه تبارو واسه فردا بنویس

وقتی از خواب کبوتر به ستاره میرسی
گریه های بیدریغو پای ابرا بنویس

اگه روزی روزگاری سر زدی به نینوا
قصه غربت ما رو واسه مولا بنویس

تا سحر چیزی نمونده شاهد سپیده باش
مثل ما حدیث عشقو تک و تنها بنویس 

 

از سعید شهروز 

 

ادامه داره................

حرم مولا علی(ع)

 توی حرم مولا که رفتم یه جورایی مث اینا هم یادم اومد....................

 

غرقه بحر گنهم یا علی، رو سیهم رو سیهم یا علی

من ز ازل تا به ابد زان دو چشم ، منتظر یک نگهم یا علی

روشن و گرم از نظر لطف، توست شام گهم صبح گهم یا علی

تیغ تو را بوسه دهم پا نکشم سر بنهم، تیغ تو را بوسه دهم وز هلاک پا نکشم سر بنهم یا علی

تاج سرم خاک سر کوی توست، پادشهم پادشهم یاعلی

نام تو نقش است چو بر روی من، شیفته روی مه م یا علی

صفای ره این حرم از گریه شبانه اوست، خدا خدا هر چه ببخشد علی بهانه اوست

تیغ تو را بوسه دهم پا نکشم سر بنهم ، تیغ تو را بوسه دهم وز هلاک سر به نهم یا علی
 

 

 

بعد که اومدم بیرون یه نماز زیارت خوندم............. بعد نماز یاد جمعه افتادم که دیروز بود و قرار بود که هاشمی نمازی بخونه تاریخی! بعدم یاد رنجنامه ی سید محمد خاتمی افتادم.........

 

ساعت 6 که برگشتم هتل چند تا تک به بچه ها با سیم کارت اعتباری عراق (آسیا سل) زدم (سفارش خود بچه ها بود)...... چند لحظه بعد یکی از بچه ها زنگ زد؛ بعد زیارت قبولی و از این جنس حرفها، از دیروز تهران پرسیدم و اونم از دیروز تهران تعریف کرد.........  

 

  

ادامه داره..............

خصم گر سنگ ببارد به سرم نیست غمم ........

واسم جالب بود، حرم امام علی(ع) یه دیوار بلند داشت، میگن به خاطر جلوگیری از تخریب دوباره، واسه حرم یه دیوار 17 متری ساختن .................... 

 

یاد اون شب عاشورا افتادم که یکی گفت: همه ی اونچه که روز عاشورا اتفاق افتاد به خاطر این بود که اینا بچه های حیدر بودن و گفتن حیدری هستیم........

  

یاد اون قسمت از اخراجی ها یک که رزمنده ها داد میزدن حیدریم........... (همون که خیلیا ازش خوششون اومد ولی به خاطر ...) 

کی حیدریه؟  

  

------------

باید میدویدیم تا به نماز برسیم......... حدود 3 تا نماز جماعت همزمان تو حرم برگزار شد...... البته این به خاطر معماری حرم بود ....... عجیب این بود که امام جماعت هاش اکثرا ایرانی بودن....... 

 

بعد نماز یه اذن دخول و یه زیارت نامه خوندم و وارد حرم شدم....................... 

 

ادامه داره............................

پنهان - شعری از مولانا

این جا کسی است پنهان دامان من گرفته  

خود را سپس کشیده پیشان من گرفته 

 

این جا کسی است پنهان چون جان و خوشتر از جان 

 

باغی به من نموده ایوان من گرفته  

این جا کسی است پنهان همچون خیال در دل 

 

اما فروغ رویش ارکان من گرفته 

 

این جا کسی است پنهان مانند قند در نی  

شیرین شکرفروشی دکان من گرفته  

جادو و چشم بندی چشم کسش نبیند 

 

سوداگری است موزون میزان من گرفته  

چون گلشکر من و او در همدگر سرشته  

من خوی او گرفته او آن من گرفته  

در چشم من نیاید خوبان جمله عالم  

بنگر خیال خوبش مژگان من گرفته  

من خسته گرد عالم درمان ز کس ندیدم  

تا درد عشق دیدم درمان من گرفته  

تو نیز دل کبابی درمان ز درد یابی  

گر گرد درد گردی فرمان من گرفته  

در بحر ناامیدی از خود طمع بریدی  

زین بحر سر برآری مرجان من گرفته 

 

بشکن طلسم صورت بگشای چشم سیرت  

تا شرق و غرب بینی سلطان من گرفته 

 

ساقی غیب بینی پیدا سلام کرده  

پیمانه جام کرده پیمان من گرفته  

من دامنش کشیده کای نوح روح دیده  

از گریه عالمی بین طوفان من گرفته  

تو تاج ما وآنگه سرهای ما شکسته 

 

تو یار غار وآنگه یاران من گرفته  

گوید ز گریه بگذر زان سوی گریه بنگر  

عشاق روح گشته ریحان من گرفته 

 

یاران دل شکسته بر صدر دل نشسته  

مستان و می‌پرستان میدان من گرفته  

همچو سگان تازی می‌کن شکار خامش  

نی چون سگان عوعو کهدان من گرفته  

تبریز شمس دین را بر چرخ جان ببینی اشراق نور رویش کیهان من گرفته
 

 

شعری از مولانا - دیوان شمس- غزلیات

به سوی حرم

اتوبوس به سمت هتل پیش میرفت........ حاجی هم داشت مداحی میکرد........ 

 

توی همون حال اول گنبد مولا علی(ع) رو دیدیم........ بعد هم قبرستان دارالسلام، بزرگترین قبرستان روی زمین رو..... 

 

ساعت 11 به وقت عراق به هتل رسیدیم........ نماز رو همون جا وسط هتل خوندیم.... بعد اتاق ها رو تقسیم کردن........ افتادیم طبقه ی دوم.......... هنوز ملت شروع به جابه جا کردن وسایلشون نکرده بودن که برق رفت....... فهمیدیم نمیشه به آسانسور زیاد اعتماد کرد.... 

 

وسایلو تا برق بیاد بردم بالا........ البته برق زود وصل شد، یعنی طبقه اول بودم که وصل شد....... 

 

بعد هم شام........... 

 

قرار شد صبح زود قبل نماز حاجی بیدارمون کنه و بریم حرم امیرالمومنین(علیه السلام)........ 

 

صبح زود حاجی ما رو جا گذاشت و با یه سری رفت حرم........ 

ما 5 نفر هم یه چند دقیقه مونده به اذان از هتل رفتیم بیرون........... یه چرخ رای مادربزرگم گرفتیم که تا دم ایست بازرسی دوم حرم برد......... (1000 تومن) 

 

نزدیک بازار که چسبیده به حرم یه ایست بازرسی هست......... بعد بازار که شروع محوطه ی حرم هست یه ایست بازرسی ........... و بعد هم که حرم هست، یه ایست بازرسی دیگه که خیلی گیره........... 

 

ادامه داره............

نجف چرا نجف شد؟

میگن توی طوفان نوح، پسر نوح به کوهی بلند فرار میکنه....... (هود/43)  

بعد طوفان ملت به خاطر کوه بلند، نوح رو آزار و اذیت میکردن، کوه به همین خاطر متلاشی میشه و به دریا ونیزاری تبدیل میشه......... که بهش "بحر النی" میگفتند.... 

دریا خشک میشه و از مقدار کمی از اون باقی میماند (دریای نجف) .... بعد هم در طی دوران "نی جف" (دریا خشک شد) به نیجف تبدیل میشه......... و سپس به نجف تبدیل شد....... 

   

تو راه نجف

تو راه نجف بودیم، داشتم فکر میکردم چی شد اومدم اینجا که یاد فرمان فتحعلیان و محمد رضا آغاسی افتادم: 

 

توی نجف یه خونه بود، که دیوارش کاهگلی بود،   

اسم صاحاب اون خونه، مولای مرداعلی بود،   

نصفه شبها بلند میشد، یه کیسه داشت که برمیداشت،   

خرما و نون و خوردنی، هر چی که داشت تو اون میذاشت.  

 

راهی کوچه ها میشد، تا یتیمها رو سیر کنه،   

تا سفره خالیشونو، پر از نون و پنیر کنه،  

 شب تا سحر پرسه میزد، پس کوچه های کوفه رو،  

 تا پر بارون بکنه، باغهای بی شکوفه رو.  

 عبادت علی مگه، میتونه غیر از این باشه،  

 باید مثل علی باشه، هر کی که اهل دین باشه،   

بعد علی کی میتونه، محرم راز من باشه،   

درد دلم رو گوش کنه، تا چاره ساز من باشه.  

 چشماتو واکن آقاجون بالهای خستمو ببین   

منو نگاه کن آقاجون دل شکستمو ببین.
 

 

حاجی داشت درباره ی استان دیالی توضیحاتی میداد و اتوبوسم داشت توی قسمتی حرکت میکرد که به نظر میرسید سنگلاخ هست تا یه جاده اصلی. 

 

ادامه داره...........

به سمت نجف اشرف

ایست های بازرسی: 

توی راه ایست های بازرسی نیروهای عراقی با فاصله قرار داره (ایست های بازرسی قبلا دست آمریکاییا بوده) ....... بعضی جاها هم باید پرده های یک سمت اتوبوسو کنار بزنی تا بهت گیر ندن و نگن که تروریستی..........  

بعضی جاها مثل سامرا باید از اتوبوس پیاده شی تا بگردنت بعد اجازه ورود بهت بدن..........   

یه ماشین امنیتی عراق جلوی اتوبوس ها و یه ماشین امنیتی دیگه پشت اتوبوسا بود، در ضمن در هر اتوبوس یه نظامی عراقی حضور داشت که تا نجف با ما میومد و بعد یکی دیگه......... 

عکس برداری کاملا ممنوع بود.......................

 

پوشش گیاهی: 

قبل از کوت، رو میگن قبلا پر از درخت های خرما بوده، اما طی این سال ها از بین رفته.....بعد مرز ایران تا یه فاصله ی طولانی بیشتر شبیه کویر مرکزی ایران بود، گرچه درخت های خرمایی هنوز هم وجود دارند..... 

میگن عراق قبلا بزرگترین تولید کننده خرما بوده ......... اما الان خرمای کشور خودش رو هم به زور تامین میکنه........  

 

جاده: 

بهترین جاده ی عراق رو توی بغداد و نزدیک کاظمین دیدمف چیزی شبیه یکی از اتوبان های تهران.......... گرچه نمیشه از پل های بزرگ عراق حتی ایست بازرسی! بود، چشم پوشی کرد ........   

اما در دیگر موارد بهترین جاده، یه جاده دو طرفه بود که هر طرفش یه باند داشت........  

در راه نجف به نظر می رسید که جاده ای وجود نداره و اتوبوس داره رو سنگ ها حرکت میکنه...... 

 

کوت: 

نزدیکای غروب به کوت رسیدیم....... همشو ندیدیم ........  گرچه مث بقیه جاها جنگ زده به نظر میرسید.....  

استراحت کوتاهی در کوت کردیم............ غذاها رو که یه گروه ایرانی می داد گرفتیم و توی اتوبوس در حال حرکت خوردیم........ غذا خوراک مرغ و قارچ با یه نون خاص، نوشابه، ماست و موز بود.......

 

استان دیالی: 

شب به جایی رسیدیم  که حتی اجازه ندادن ما نماز مغرب وعشاء بخونیم، جاده هاش زیاد جالب نبودن .........  

حاجی میگفت اگه قبلا شب به اونجا میرسیدی باید برمیگشتی کوت یا به مرز! ...... الانم امنیت درست و حسابی نداره.........

اردوگاه عراق جدید (همون اردوگاه اشرف) هم توی همین استان عراق هست........

    

نجف:

شب ساعت 11 به وقت عراق به نجف اشرف رسیدیم........... (ساعت ایران منهای 1 ساعت و نیم)